فرشته ای که رفت p22
جیمین : حال بچمون چطور بود ؟
ا.ت : بچه هامون ؟
جیمین : چی ؟
ا.ت : دوقلو داریم 😑
جیمین : واقعا اوکی عشقم بدو بریم خونه برات همچیزو آماده کردم
پرش زمانی به شب :
تهیونگ : پاشدم تنهایی رفتم بار مست بودم یهو یه دختری رو دیدم خیلی خوشگل بود گرفتمش بردمش تو اتاق و به ف*ا* ک* ش دادم
پرش زمانی به 1 سال بعد
تهیونگ با همون دختره ازدواج کرد و ا.ت هم دو تا بچه داشت جیسو و جیسون یه پسر و یه دختر به
و ا.ت هنوز دلش میخواست بره پیش تهیونگ و به جیمین گفت : جیمین من که برات دوتا بچه آوردم منو ببر پیش تهیونگ
جیمین : این عکسو ببین تهیونگ جونت ازدواج کرده😂
ا.ت : چی
حال ا.ت بد شد.....
و بعدش جیمین اومد و گفت ......
پارت بعدی لطفا فالو کنید تا بشیم ۹۵ تا و لایکم برسونید بالای ۵
ا.ت : بچه هامون ؟
جیمین : چی ؟
ا.ت : دوقلو داریم 😑
جیمین : واقعا اوکی عشقم بدو بریم خونه برات همچیزو آماده کردم
پرش زمانی به شب :
تهیونگ : پاشدم تنهایی رفتم بار مست بودم یهو یه دختری رو دیدم خیلی خوشگل بود گرفتمش بردمش تو اتاق و به ف*ا* ک* ش دادم
پرش زمانی به 1 سال بعد
تهیونگ با همون دختره ازدواج کرد و ا.ت هم دو تا بچه داشت جیسو و جیسون یه پسر و یه دختر به
و ا.ت هنوز دلش میخواست بره پیش تهیونگ و به جیمین گفت : جیمین من که برات دوتا بچه آوردم منو ببر پیش تهیونگ
جیمین : این عکسو ببین تهیونگ جونت ازدواج کرده😂
ا.ت : چی
حال ا.ت بد شد.....
و بعدش جیمین اومد و گفت ......
پارت بعدی لطفا فالو کنید تا بشیم ۹۵ تا و لایکم برسونید بالای ۵
۴.۰k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.