fake kook
fake kook
part*⁶
صبح
از دید کوک
م.ک: صبح بخیر
کوک: صبح بخیر مامان
م.ک: بیا بشین صبحونتو بخور
کوک: بابا کجاست
م.ک: رفته سرکار
کوک: بچه ها هنوز خوابن
م.ک: اره
جینوس: سلام
کوک: سلام زهر مار
م.ک: جونگکوک بدرفتاری نکن دیگه
جینوس: راس میگه که راستشو به مامان میگم
کوک: راست چی میگی بگیر صبحونتو بخور
جینوس: مامان جونگکوک ا.ت رو دوس داره
کوک: 😳😳چرا چرت و پرت میگی اینو بکن تو دهنت حرف نزن الاغ
جینوس: الاغ خودتی من دروغ نمیگم
م.ک: صبحونتون بخورین بحث نکنید
کوک: مامان باور نکنیا
جینوس: من راس گفتم چون اگه دروغ میگفتم جونگکوک اینقدر هل نمیکرد معلومه
کوک: خفه شو مامان یه چیزی بهش بگو خیلی رو مخه
ا.ت: سلام صبح بخیر
م.ک: سلام عزیزم
کوک: اگه یه دفعه دیگه حرف بزنی گردنتو میشکونم
جینوس: مگه دروغ میگم همه میدونن دارم راس میگم
م.ک: دیگه چیزی نگو جینوس
ا.ت: چیزی شده باز دارین دعوا میکنین
کوک: حرف الکی میزنه ولش کن دایان بیدار نشد
ا.ت: نه خوابه
جینوس: ا.ت
ا.ت: بله
جینوس: میخواستم یه چیز درباره جونگکوک بهت بگم
کوک: چی میخوای بگی با چه چرت و پرتی میخوای بگی
ا.ت: بگو
جینوس: جونگکوک خیلی بی ادب من ازش ناراحتم
کوک: 😂
ا.ت: چرا ناراحتی
جینوس: اذیتم میکنه بعضی موقع منو میزنه
ا.ت: خب الان من چیکار کنم به جونگکوک بگم دیگه دعوات نکنه
جینوس: اهمم بگوش
کوک:😑😑
ا.ت: جونگکوکا جینوس دیگه دعوا نکنیا اذیتش نکن جینوسم قول میده پسر خوبی باشه
جینوس: قول میدم
کوک: جینوس چی میزنی راستشو بگو😅
جینوس: خب داداش راستشو میگم من خیلی دوست دارم ولی توهمیشه باهام بدرفتاری میکنی و منو از اتاقت بیرون میکنی مجبورم به ا.ت بگم من همیشه تو اتاقم گریه میکنم چون تو بهم بی محلی میکنی
ا.ت: اخی خب جونگکوک راس میگه دلت میاد باهاش بدرفتاری کنی
کوک: جینوس من نمیدونستم که تو
جینوس: دوست دارم هیونگ
کوک: منم دوست دارم
ا.ت: 🥹
دایان: سلام چطورین نفسام
کوک: باز این بیدار شد
دایان: من خوبه خوبم
م.ک: بیا اینو بخور خوب میشی دایان
ا.ت: ببخشید من باید برم
کوک: کجا
ا.ت: عجله دارم دیگه نمیتونم توضیح بدم باید برم
جینوس: جونگکوک تو برسونش
ا.ت: نه خودم میرم
جینوس: من خودم هنوز گواهی نامه ندارم وگرنه خودم میرسوندمت
ا.ت: گفتم که باید برم خب خدانگهدار
کوک: ا.ت بیا دنبالم خودم میرسونمت
ا.ت: نه مزاحم نمیشم
کوک: خودمم میخوام برم
ا.ت: خب باشه
کوک: کجا میخوای بری
ا.ت: یکی از دوستام تصادف کرده باید برم بیمارستان
کوک: واقعا باشه الان میریم بیمارستان
چند دقیقه بعد
کوک: رسیدیم
ا.ت: ممنونم خب من برم
کوک: منم میام باهات
ا.ت: نه خودم میرم
کوک: اومدم دیگه
part*⁶
صبح
از دید کوک
م.ک: صبح بخیر
کوک: صبح بخیر مامان
م.ک: بیا بشین صبحونتو بخور
کوک: بابا کجاست
م.ک: رفته سرکار
کوک: بچه ها هنوز خوابن
م.ک: اره
جینوس: سلام
کوک: سلام زهر مار
م.ک: جونگکوک بدرفتاری نکن دیگه
جینوس: راس میگه که راستشو به مامان میگم
کوک: راست چی میگی بگیر صبحونتو بخور
جینوس: مامان جونگکوک ا.ت رو دوس داره
کوک: 😳😳چرا چرت و پرت میگی اینو بکن تو دهنت حرف نزن الاغ
جینوس: الاغ خودتی من دروغ نمیگم
م.ک: صبحونتون بخورین بحث نکنید
کوک: مامان باور نکنیا
جینوس: من راس گفتم چون اگه دروغ میگفتم جونگکوک اینقدر هل نمیکرد معلومه
کوک: خفه شو مامان یه چیزی بهش بگو خیلی رو مخه
ا.ت: سلام صبح بخیر
م.ک: سلام عزیزم
کوک: اگه یه دفعه دیگه حرف بزنی گردنتو میشکونم
جینوس: مگه دروغ میگم همه میدونن دارم راس میگم
م.ک: دیگه چیزی نگو جینوس
ا.ت: چیزی شده باز دارین دعوا میکنین
کوک: حرف الکی میزنه ولش کن دایان بیدار نشد
ا.ت: نه خوابه
جینوس: ا.ت
ا.ت: بله
جینوس: میخواستم یه چیز درباره جونگکوک بهت بگم
کوک: چی میخوای بگی با چه چرت و پرتی میخوای بگی
ا.ت: بگو
جینوس: جونگکوک خیلی بی ادب من ازش ناراحتم
کوک: 😂
ا.ت: چرا ناراحتی
جینوس: اذیتم میکنه بعضی موقع منو میزنه
ا.ت: خب الان من چیکار کنم به جونگکوک بگم دیگه دعوات نکنه
جینوس: اهمم بگوش
کوک:😑😑
ا.ت: جونگکوکا جینوس دیگه دعوا نکنیا اذیتش نکن جینوسم قول میده پسر خوبی باشه
جینوس: قول میدم
کوک: جینوس چی میزنی راستشو بگو😅
جینوس: خب داداش راستشو میگم من خیلی دوست دارم ولی توهمیشه باهام بدرفتاری میکنی و منو از اتاقت بیرون میکنی مجبورم به ا.ت بگم من همیشه تو اتاقم گریه میکنم چون تو بهم بی محلی میکنی
ا.ت: اخی خب جونگکوک راس میگه دلت میاد باهاش بدرفتاری کنی
کوک: جینوس من نمیدونستم که تو
جینوس: دوست دارم هیونگ
کوک: منم دوست دارم
ا.ت: 🥹
دایان: سلام چطورین نفسام
کوک: باز این بیدار شد
دایان: من خوبه خوبم
م.ک: بیا اینو بخور خوب میشی دایان
ا.ت: ببخشید من باید برم
کوک: کجا
ا.ت: عجله دارم دیگه نمیتونم توضیح بدم باید برم
جینوس: جونگکوک تو برسونش
ا.ت: نه خودم میرم
جینوس: من خودم هنوز گواهی نامه ندارم وگرنه خودم میرسوندمت
ا.ت: گفتم که باید برم خب خدانگهدار
کوک: ا.ت بیا دنبالم خودم میرسونمت
ا.ت: نه مزاحم نمیشم
کوک: خودمم میخوام برم
ا.ت: خب باشه
کوک: کجا میخوای بری
ا.ت: یکی از دوستام تصادف کرده باید برم بیمارستان
کوک: واقعا باشه الان میریم بیمارستان
چند دقیقه بعد
کوک: رسیدیم
ا.ت: ممنونم خب من برم
کوک: منم میام باهات
ا.ت: نه خودم میرم
کوک: اومدم دیگه
۱۴.۸k
۲۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.