cute lover
پارت ۲۵
جیسونگ: مینهو
مینهو: جانم(با لبخند)
جیسونگ: میشه امراز قبل از اینکه بریم دنبال بینا پیشم بمونی؟
مینهو:چرا نمونم قشنگم
جیسونگ: مرسیییی
بعد مینهو دوباره رو جیسونگ خیمه زد.
جیسونگ: مینهو
مینهو: اجازه هست؟ چند تا دیگه؟
جیسونگ: باشه..
مینهو اروم لباسو سمت لبای جیسونگ برد و بوسیدش. شروع کرد به مک زدن لباش و جیسونگ هم همکاری میکرد. بعد ازش جدا شد و شروع کرد به بوسیدن صورتش.
جیسونگ(با خنده): مینهو بسه دیگه قلقلکم میاد
مینهو: باشه
از روش بلند شد و نشست.
جیسونگ: برم غذا درست کنم؟
مینهو: ارههههههههه ، منم میخوام کمکت کنمم!
جیسونگ: باشه پس بلند شو بریم.
باهم دیگه به سمت آشپز خونه رفتن و شروع کردن به پختن. بعد ۲ ساعت تموم شد و میز رو چیدن و شروع کردن به خوردن.
جیسونگ: خیلی خوب شدهه!
مینهو: خیلیی!
جیسونگ: یچیزی
مینهو: چی؟
جیسونگ: چطوری به هیونلیکس بگیم؟ اونا از اولش میگفتن که منو تو باهم کاپل میشیم و ما هی مقاومت میکردیم و الان.....
مینهو: تهش یه کوچولو بهمون میخندن که البته غلط کردن به تو بخندن.(ووییییییی)
جیسونگ: وویییی بجای زدن مخ من غذاتو بخور.
مینهو: باشه(با خنده)
یعد از ۳۰ دقیقه بلند شدن و نگاهی به ساعت کردن.
جیسونگ: مینهو ساعت ۳ و نیم عه کم کم آماده نشیم؟
مینهو: آماده شو بریم خونه من بعد اماده شم و از اونور بریم.
جیسونگ: باشه
بعد ۱۰ دقیقه آماده شد.
جیسونگ: بریم من آمادم.
مینهو: اوکی بریم.
رسیدن خونه مینهو.
مینهو: چیزی میخوری؟
جیسونگ: نه ممنون
مینهو نزدیک جیسونگ شد و گفت
مینهو: اجازه هست
جیسونگ: اوهوم
یه بوسه کوچولو رو لبش گذاشت و رفت اماده شد.
بعد ۱۰ دقیقه از اتاق اومد بیرون.
مینهو: ساعت ۴ عه. میخوای پیاده بریم که دیگه نزدیک های ساعت ۵ برسیم؟
جیسونگ: ارهه!
جیسونگ: مینهو
مینهو: جانم(با لبخند)
جیسونگ: میشه امراز قبل از اینکه بریم دنبال بینا پیشم بمونی؟
مینهو:چرا نمونم قشنگم
جیسونگ: مرسیییی
بعد مینهو دوباره رو جیسونگ خیمه زد.
جیسونگ: مینهو
مینهو: اجازه هست؟ چند تا دیگه؟
جیسونگ: باشه..
مینهو اروم لباسو سمت لبای جیسونگ برد و بوسیدش. شروع کرد به مک زدن لباش و جیسونگ هم همکاری میکرد. بعد ازش جدا شد و شروع کرد به بوسیدن صورتش.
جیسونگ(با خنده): مینهو بسه دیگه قلقلکم میاد
مینهو: باشه
از روش بلند شد و نشست.
جیسونگ: برم غذا درست کنم؟
مینهو: ارههههههههه ، منم میخوام کمکت کنمم!
جیسونگ: باشه پس بلند شو بریم.
باهم دیگه به سمت آشپز خونه رفتن و شروع کردن به پختن. بعد ۲ ساعت تموم شد و میز رو چیدن و شروع کردن به خوردن.
جیسونگ: خیلی خوب شدهه!
مینهو: خیلیی!
جیسونگ: یچیزی
مینهو: چی؟
جیسونگ: چطوری به هیونلیکس بگیم؟ اونا از اولش میگفتن که منو تو باهم کاپل میشیم و ما هی مقاومت میکردیم و الان.....
مینهو: تهش یه کوچولو بهمون میخندن که البته غلط کردن به تو بخندن.(ووییییییی)
جیسونگ: وویییی بجای زدن مخ من غذاتو بخور.
مینهو: باشه(با خنده)
یعد از ۳۰ دقیقه بلند شدن و نگاهی به ساعت کردن.
جیسونگ: مینهو ساعت ۳ و نیم عه کم کم آماده نشیم؟
مینهو: آماده شو بریم خونه من بعد اماده شم و از اونور بریم.
جیسونگ: باشه
بعد ۱۰ دقیقه آماده شد.
جیسونگ: بریم من آمادم.
مینهو: اوکی بریم.
رسیدن خونه مینهو.
مینهو: چیزی میخوری؟
جیسونگ: نه ممنون
مینهو نزدیک جیسونگ شد و گفت
مینهو: اجازه هست
جیسونگ: اوهوم
یه بوسه کوچولو رو لبش گذاشت و رفت اماده شد.
بعد ۱۰ دقیقه از اتاق اومد بیرون.
مینهو: ساعت ۴ عه. میخوای پیاده بریم که دیگه نزدیک های ساعت ۵ برسیم؟
جیسونگ: ارهه!
۸.۲k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.