اشتباه محض پارت ۱۰

اشتباه محض پارت ۱۰

جیهوپ: باشه فقط مواظب خودت باش
ات: باشه اوپا

☆فردا صبح☆
ات صبح بلند شد رفت حموم اومد موهاشو خشک کرد ی آرایش ملایم کرد بعد گوشیش زنگ خورد

تهیونگ: الو سلام
ات: سلام
تهیونگ: حاضری من جلو درم
ات: اره الان میام
تهیونگ: زود بیا
ات: باشه
(پایان مکالمه)

ویو ات
چمدونم رو جمع کردم رفتم پایین دیدم تهیونگ با ماشین بنز مشکی خشگلش منتظره سوار ماشین شدم

تهیونگ: بالاخره زحمت دادی اومدی
ات: همچین طولم نکشید

تهیونگ ماشین رو روشن کرد حرکت کردیم

ات: کجا میریم؟
تهیونگ:جزیره ججو
ات: اونجا؟
تهیونگ: اره دوست نداری؟
ات: نه دوست دارم
تهیونگ: پس چیه؟
ات: هیچی خیلی وقته نرفتم اونجا
تهیونگ: اشکال نداره چون الان داریم میریم
ات: اوهوم(تو فکر

توی ماشین بینشون هیچ حرفی ردو بدل نمیشود و هنوز ات توی فکر بود که ی دفعه تهیونگ گفت:

تهیونگ: به چی فکر ات؟
ات: جیهوپ بهم گف اگه نمرم پایین بشه دیگه نمیزاره برم بیرون به هیچ وج
تهیونگ: چرا؟
ات: آخه میگه نزدیک امتحاناته و من دارم ۲ هفته غیبت میزنم
تهیونگ: هوم غمت نباشه خودم بهت میرسونم(خنده
ات: یکی باید به تو برسونه(قهقهه
تهیونگ: تاحالا ندیدم انقدر بلند بخندی
ات: هوم من به چیزای کوچیکم خیلی میخندم
تهیونگ: هوم عژب
ات: راستی تهیونگ میگم الان سوالی که هی میخواستم ازت بپرسم یادم اومد
تهیونگ: چی؟
ات: محتوای این جایی که میریم چجوریه؟
تهیونگ: ما باید ی آدم پولدارو برای ی نفر بدزدیم
ات: آها که اینطور
تهیونگ: حالا چرا پرسیدی؟
ات: ناسلامتی ما میخوام دزدی کنم باید بدونیم دیگه
تهیونگ:....
حمایت شه ❤🌈