فیک طلسم شده قسمت ۶۱
جون کوک به دختره گفت امشب تو خونه ای من پارتی عه میایی
اون گفت نه مگه بیکارم تو هزاران دختر داخل خونه ات داری منو میخوای چکار
جون کوک تو دلش گفت میترسم از عشق من توهم دیوانه بشیی
دختره گفت نترس من دیوانه نمیشم تو خول میشی
جون کوک دوید دنبالش دختره در خونه اشو بست
جون کوک موند پشت درهای بسته
شب شد و جون کوک با اسلاید چهارم اومد
دختره پیراهن صورتی پوشیده بود و موهاش هم بلوند بود مثل قرص ماه می درخشید
جون کوک محو تماشا اش شده بود
اعضا محکم زدن به جون کوک وگفتن چته
جون کوک یکی دیگه رو نشون داد چون میترسید اعضا عاشق دختره بشن
سره اعضا رو گرم کرد و یواشکی اومد پیش دختره نشست
اون گفت نه مگه بیکارم تو هزاران دختر داخل خونه ات داری منو میخوای چکار
جون کوک تو دلش گفت میترسم از عشق من توهم دیوانه بشیی
دختره گفت نترس من دیوانه نمیشم تو خول میشی
جون کوک دوید دنبالش دختره در خونه اشو بست
جون کوک موند پشت درهای بسته
شب شد و جون کوک با اسلاید چهارم اومد
دختره پیراهن صورتی پوشیده بود و موهاش هم بلوند بود مثل قرص ماه می درخشید
جون کوک محو تماشا اش شده بود
اعضا محکم زدن به جون کوک وگفتن چته
جون کوک یکی دیگه رو نشون داد چون میترسید اعضا عاشق دختره بشن
سره اعضا رو گرم کرد و یواشکی اومد پیش دختره نشست
۷.۸k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.