سناریو
سناریو
وقتی میگی بچه نمیخام
نامجون: چرااا ات: درد داره خوو نامجون: نگران نباش بیب خودت ب من بسپار ( پوز خند) ات: از همینش میترسم
جین: ینی نمیخای ی هندسام دیگه داشته باشیم؟ بیبی من یک هندسام کوچولو میخام
شوگا: مگه دست توعه زود رو تخت دختر خوب البته قراره دیگه مال من بشی"پوزخند"
جی هوپ: اخه چرا کیوتم ببین من همیشه ی ددیه مهربون نیستم تو ک نمیخای خشن شم؟
جیمین: من یک بیبی موچی میخام و باید ب حرفم گوش بدی و همکاری کنی
تهیونگ: من حتی یونتان رو هم بردم پیش نامجون بیبی گرل همه چی اماده اس و فق باید بری تو اتاق زود ک ددی منتظره
جونگ کوک: بیبییی قراره ی شب رویایی برای ددیت بسازی پس از این حرفا نزننن
ببشید اگه بد شد
وقتی میگی بچه نمیخام
نامجون: چرااا ات: درد داره خوو نامجون: نگران نباش بیب خودت ب من بسپار ( پوز خند) ات: از همینش میترسم
جین: ینی نمیخای ی هندسام دیگه داشته باشیم؟ بیبی من یک هندسام کوچولو میخام
شوگا: مگه دست توعه زود رو تخت دختر خوب البته قراره دیگه مال من بشی"پوزخند"
جی هوپ: اخه چرا کیوتم ببین من همیشه ی ددیه مهربون نیستم تو ک نمیخای خشن شم؟
جیمین: من یک بیبی موچی میخام و باید ب حرفم گوش بدی و همکاری کنی
تهیونگ: من حتی یونتان رو هم بردم پیش نامجون بیبی گرل همه چی اماده اس و فق باید بری تو اتاق زود ک ددی منتظره
جونگ کوک: بیبییی قراره ی شب رویایی برای ددیت بسازی پس از این حرفا نزننن
ببشید اگه بد شد
۱۱.۱k
۱۵ آذر ۱۴۰۲