part²
part²
ا.ت ویو:
و از اتاق رفتم بیرون اینجا عمارت آقای مین بود ولی به لطف من الان شده به نامه من رفتم سمت اتاق کارم تا ببینم چه شکلی شده اینو هم بگم این عمارت بزرگ هم محل کارمونه هم خونمونه نزدیک اتاق شدم دره اتاقو باز کردم کوک و جیمین داخل اتاق بودن
کوک:سلام خانم رییس (با خنده)
ا.ت:سلام
جیمین:چی شده چرا دپرسی؟
ا.ت:هییی نمیدونم امروز چم شده
کوک:آره معلومه چقدر خسته ای
جیمین:ولی اتاق کارت خیلی خوب چیده شده
کوک:آره حتی از اتاق منم بهتره
ا.ت:اوه راستی اتاق شما کجاست؟
کوک:من که اتاقم همین بغله
ا.ت:تو چی؟ (نگاه کرد به جیمین)
جیمین:منم اتاقم دوتا اتاق اونور تره
ا.ت:اوه خوبه امممم بقیه چی؟
کوک:هوبی که اتاقش ته راه رو عه و یونگی هم اتاقش کناره منه
ا.ت:آهاا اوکیه
کوک:خانم رییس ما اجازه داریم بریم؟ (خنده)
ا.ت:معلومه که نه
کوک:وا چرا؟
ا.ت:چون من میگم(خنده)
جیمین:عه ا.ت خندیدی
ا.ت:مگه کاره بدی کردم؟
جیمین:نه(خنده)
ا.ت:هییی حواستون رو جمع کنید ما فقط همکاریم و بهتره باهم زیاد گرم نگیریم ممکنه برامون بد تموم شه
کوک:وایی به کل یادم رفت (با کف دست میکوبه با پیشونیش)
ا.ت:خب با من دیگه کاری ندارید؟
جیمین:فعلا که باهاتون کاری نداریم خانم رییس
ا.ت:بهتره بگید خانم کیم اینجوری بهتره
کوک:چشم خانم کیم
ا.ت:نمکدون خب میتونید برید
کوک و جیمین از اتاق رفتن بیرون روی صندلیم نشستم پامو گذاشتم روی میز اتاق قشنگی بود ته زیاد دارک بود نه زیاد بچه گونه کاملا مناسب سلیقه من بود همون جوری که داشتم اتاق رو نگاه میکردم در باز شد که........
ادامه دارد....
شرط:
لایک ها بالای 5
کامنت:بالای 8
به خاطره شما شرط هارو کم کردم
منتظرم😎❤
ا.ت ویو:
و از اتاق رفتم بیرون اینجا عمارت آقای مین بود ولی به لطف من الان شده به نامه من رفتم سمت اتاق کارم تا ببینم چه شکلی شده اینو هم بگم این عمارت بزرگ هم محل کارمونه هم خونمونه نزدیک اتاق شدم دره اتاقو باز کردم کوک و جیمین داخل اتاق بودن
کوک:سلام خانم رییس (با خنده)
ا.ت:سلام
جیمین:چی شده چرا دپرسی؟
ا.ت:هییی نمیدونم امروز چم شده
کوک:آره معلومه چقدر خسته ای
جیمین:ولی اتاق کارت خیلی خوب چیده شده
کوک:آره حتی از اتاق منم بهتره
ا.ت:اوه راستی اتاق شما کجاست؟
کوک:من که اتاقم همین بغله
ا.ت:تو چی؟ (نگاه کرد به جیمین)
جیمین:منم اتاقم دوتا اتاق اونور تره
ا.ت:اوه خوبه امممم بقیه چی؟
کوک:هوبی که اتاقش ته راه رو عه و یونگی هم اتاقش کناره منه
ا.ت:آهاا اوکیه
کوک:خانم رییس ما اجازه داریم بریم؟ (خنده)
ا.ت:معلومه که نه
کوک:وا چرا؟
ا.ت:چون من میگم(خنده)
جیمین:عه ا.ت خندیدی
ا.ت:مگه کاره بدی کردم؟
جیمین:نه(خنده)
ا.ت:هییی حواستون رو جمع کنید ما فقط همکاریم و بهتره باهم زیاد گرم نگیریم ممکنه برامون بد تموم شه
کوک:وایی به کل یادم رفت (با کف دست میکوبه با پیشونیش)
ا.ت:خب با من دیگه کاری ندارید؟
جیمین:فعلا که باهاتون کاری نداریم خانم رییس
ا.ت:بهتره بگید خانم کیم اینجوری بهتره
کوک:چشم خانم کیم
ا.ت:نمکدون خب میتونید برید
کوک و جیمین از اتاق رفتن بیرون روی صندلیم نشستم پامو گذاشتم روی میز اتاق قشنگی بود ته زیاد دارک بود نه زیاد بچه گونه کاملا مناسب سلیقه من بود همون جوری که داشتم اتاق رو نگاه میکردم در باز شد که........
ادامه دارد....
شرط:
لایک ها بالای 5
کامنت:بالای 8
به خاطره شما شرط هارو کم کردم
منتظرم😎❤
۵.۰k
۱۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.