((گربه ی من))
پارت دو
با فکر اینکه دارم خواب میبینم چشمامو بستم
خسته بودم پس خوابیدم
اما اون پسره ی توی خواب دات نوازشم میکرد موهامو میبوسید دیگه داشتم شک میکردم دیوونه شدم
من. نکنننن میخوام بخوابم
پسره خندید و گفت
شوگا:نه بابا یه بوس بده
من. ولم کن تو فقط یه سرابی
شوگا:😂نه بابا
به خواب رفتم
صبح که بیدار شدم به حای اون پسره گربه بود(شبیه فیونا شده😂)
من:هوم خواب بودم پس
ناراحت شدم که اون پسر خوشگل خواب من بود پوفی کشیدم و گربمو بغل کرفتم
ناراحت بودم
از شرکت زنگ زدم مجبور بودم شوگا رو تو خونه بزارم و برم شرکت
چند ساعت بعد
بعد از شرکت به خونه برگشتم ولی اونحا یه ادم بود که همون پسره توی خواب رو دیدم عجیب بود چشم هام رو مالیدم
من. شوخیه نه؟
شوگا:نه باو نارنگی بده من بوقولم
من. یا جد برگ
بعد از شام هنوز تو شوک بودم رو تخت دراز کشیدم که اون پسره اومد منو تو بغلش گرفت حیغ زدم
نن. ولم کن متج*وز
شوگا. هیس بابا دیشب داشتی منو تو بغلت میچلوندی
من. منظورت چیه؟
خب کافیه دیگه
با فکر اینکه دارم خواب میبینم چشمامو بستم
خسته بودم پس خوابیدم
اما اون پسره ی توی خواب دات نوازشم میکرد موهامو میبوسید دیگه داشتم شک میکردم دیوونه شدم
من. نکنننن میخوام بخوابم
پسره خندید و گفت
شوگا:نه بابا یه بوس بده
من. ولم کن تو فقط یه سرابی
شوگا:😂نه بابا
به خواب رفتم
صبح که بیدار شدم به حای اون پسره گربه بود(شبیه فیونا شده😂)
من:هوم خواب بودم پس
ناراحت شدم که اون پسر خوشگل خواب من بود پوفی کشیدم و گربمو بغل کرفتم
ناراحت بودم
از شرکت زنگ زدم مجبور بودم شوگا رو تو خونه بزارم و برم شرکت
چند ساعت بعد
بعد از شرکت به خونه برگشتم ولی اونحا یه ادم بود که همون پسره توی خواب رو دیدم عجیب بود چشم هام رو مالیدم
من. شوخیه نه؟
شوگا:نه باو نارنگی بده من بوقولم
من. یا جد برگ
بعد از شام هنوز تو شوک بودم رو تخت دراز کشیدم که اون پسره اومد منو تو بغلش گرفت حیغ زدم
نن. ولم کن متج*وز
شوگا. هیس بابا دیشب داشتی منو تو بغلت میچلوندی
من. منظورت چیه؟
خب کافیه دیگه
۶.۰k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.