پدر ات: به تو چه گمشو سرکارت
پدر ات: به تو چه گمشو سرکارت
ات:چشم[بغض]
ات رفت سرکار
علامت مدیر مغازه¥
¥:سلام ات امروز تو کاری نداری میتونی بری
ات:ممنون
ات رسید خونه دید که...
ات : بابا کجا میری؟
پدر ات: کار دارم
ات: با حرف بابام خیلی مشکوک شدم چون بابام جایی کار نمیکنه و باحرفایی که صبم شنیدم بیشتر مشکوک شدم واسه همین تعقیبش کردم که یهو بابام جلوی عمارت بزرگ وایساد...
ات:چشم[بغض]
ات رفت سرکار
علامت مدیر مغازه¥
¥:سلام ات امروز تو کاری نداری میتونی بری
ات:ممنون
ات رسید خونه دید که...
ات : بابا کجا میری؟
پدر ات: کار دارم
ات: با حرف بابام خیلی مشکوک شدم چون بابام جایی کار نمیکنه و باحرفایی که صبم شنیدم بیشتر مشکوک شدم واسه همین تعقیبش کردم که یهو بابام جلوی عمارت بزرگ وایساد...
۲.۲k
۰۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.