بازگشت به تاریکی
بازگشت به تاریکی
p"4
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم دندونام و مسواک زدن بعد دست و صورت و شستم صبحانه و خوردم و لباسام و پوشیدم ( اسلاید ۲ ) یه آرایش ملایم کردم و وسایلم و برداشت گزاشتم توی ماشین رفتم فرودگاه باورم نمیشه بلاخره بعد ۱۲ سال دارم میرم کره بعد از مرگ لیلا تنها دوست من نوشیدنی بود
از یون هم خبری نداشتم
رفتم توی هواپیما وبله بعد از چند ساعت رفتم کره
p"4
با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم دندونام و مسواک زدن بعد دست و صورت و شستم صبحانه و خوردم و لباسام و پوشیدم ( اسلاید ۲ ) یه آرایش ملایم کردم و وسایلم و برداشت گزاشتم توی ماشین رفتم فرودگاه باورم نمیشه بلاخره بعد ۱۲ سال دارم میرم کره بعد از مرگ لیلا تنها دوست من نوشیدنی بود
از یون هم خبری نداشتم
رفتم توی هواپیما وبله بعد از چند ساعت رفتم کره
۶۵۹
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.