از همین الان میگم ولیعهد عوضی نیست

از همین الان میگم ولیعهد عوضی نیست
فرشته عشق پارت ده
اما وقتی خواستم بخوابم داشتم میخوابیدم که ولیعهد از پشت بغلم کرد بهش گفتم ولم کن
-نمیکنم
_ولم کنننن
-بهت گفتم نمیکنم ما نامزدیم اینم صد بار
خودمم دوستش دارم اما خجالت میکشم اما تصمیم گرفتم خجالت رو بزارم کنار و تا صبح تو بغل هم بودیم صبح زود پاشدیم سریع رخت خواب هارو جمع کردیم و راه افتادیم سریع برگشتیم به قصر هرکدوم رفتیم به اتاقمون خوابیدیم تا بیدارمون کنن

هم اتاقی هانول علامتش &
&:هانول پاشو صبح شده
چون تازه خوابیده بودم سر حال بودم پاشدم دست و صورتم و شستم لباس پوشیدم که برم که پام گیر کرد پشت سنگ با سر اومدم زمین و بیهوش شدم
علامت خدمتکار ولیعهد که جایگزین هانول بود¶
¶: ولیعهد بلند شید
-تو ذهنش((حس میکنم صدا هانول نیست))
چشمامو باز کردم واقعا هانول نبود گفتم
-هانول کجاست
¶پاش گیر کرد پشت سنگ خورد زمین الان بیهوشه خیلی سرش خون اومد
-سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم اما بعد نیم ساعت....


دوستان عکس لباس هانول رو میزارم احتمالا.
حمایت کنید...