وقتی تو مدرسه دیدیش پارت سوم
وقتی تو مدرسه دیدیش پارت سوم
برگردیم شوگا ویو
وایستا یونگ جه چی گفت..... میگم چی داشتی میگفتی این دیوانه ها.. کجارو نگاه میکنی... اووووو ( دستشو جلوی یونگ جه تکون میداد)( علامت یونگ جه & شوگا- )
& جان.. هی.. هیجا.. چطور
یونگ جه ویو
داشتم با شوگا حرف میزدم که یه دختر اومد تو که جیغ رینا و رزی در اومد من رو رزی یه سالی میشه کراش داشتم اما تا حالا بهش نگفته بودم همین جیغش رفت هوا عملا پشمی نداشتم اون طور که جیغ زدن حرف تو دهنم ماسید که با صدای شوگا رسه افکارم پاره نشد جر خورد( حقم داری داداش من بودم به جای پشم و برگ خودم میریختم🤣)
پایان یونگ جه ویو
میسو ویو
میگم بچه ها یه چی بگم مسخرم نمیکنید( علامت ها رینا_رزی +میسو/)
_+: نه
/ از کارم اخراج شدم
+ خنده*
_دروغ(باحالت تعجب )
/ کار خواصی سراغ دارید
+اره رفتگری
/ دویدن دور رزی *
که ناگهان معلم وارد میشود
کل کلاس :برپا
معلم روبه میسوی که وایساده سرش پاینه : شما باید دختر جدید باشید
/ ب.. بل.... بله... بله خودمم
معلم :خوشوقتم منم کیم نامجون هستم دبیر ریاضی ،شیمی و تاریخ
میسو در دلش لامصب یه دفعه کل کلاسارو میگرفتی دیگه *بله منم پارک میسو هستم
معلم: خواهر شون هستید دیگه منظورم پارک جیم....
یه پسره یهو اومد تو نفس زنان گفت: ببخشید استاد دیر رسیدم
معلم : چون هفته اوله این هفته غیبت ها و دیر رسیدن سرکلاس رو ایراد نمیگیرم اقای پارک
واستا پارک نه نه شاید تشابه اسمیه اره بعد پسره رفت ته کلاس منم رفتم نشستم بغلش چون جا نبود که استاد گفت: خانم پارک میسو جاتون رو با یونگ جه عوض کنید اقای پارک جیمین جاتون رو با رینا عوض کنید....
الان چی گفت وایسا حلش میکنم
میسو: ببخشید استاد من میشه جام رو عوض نکنم
نامجون: نه خیر دفعه بعد هم روی حرف من کسی حرف نمیزنه.... (مفهومه با داد)
میسو: بله ببخشید استاد
بعد رفت پیش شوگا نشست
( خونه میسو ویو)
/معلمه ی ایکبیری جاتو عوض کن اه فردا ام قراره زر زرش رو گوش کنیم
ساعت تقریبا ۴ بود بلند شدم که برم سر کار امید وارم قبولم کنن یه لباس ابی پاستلی پوشیدم عینکمم زدم و رفتم.....
ایندفعه زیاد نوشتم و اینکه شرط نداریم
برگردیم شوگا ویو
وایستا یونگ جه چی گفت..... میگم چی داشتی میگفتی این دیوانه ها.. کجارو نگاه میکنی... اووووو ( دستشو جلوی یونگ جه تکون میداد)( علامت یونگ جه & شوگا- )
& جان.. هی.. هیجا.. چطور
یونگ جه ویو
داشتم با شوگا حرف میزدم که یه دختر اومد تو که جیغ رینا و رزی در اومد من رو رزی یه سالی میشه کراش داشتم اما تا حالا بهش نگفته بودم همین جیغش رفت هوا عملا پشمی نداشتم اون طور که جیغ زدن حرف تو دهنم ماسید که با صدای شوگا رسه افکارم پاره نشد جر خورد( حقم داری داداش من بودم به جای پشم و برگ خودم میریختم🤣)
پایان یونگ جه ویو
میسو ویو
میگم بچه ها یه چی بگم مسخرم نمیکنید( علامت ها رینا_رزی +میسو/)
_+: نه
/ از کارم اخراج شدم
+ خنده*
_دروغ(باحالت تعجب )
/ کار خواصی سراغ دارید
+اره رفتگری
/ دویدن دور رزی *
که ناگهان معلم وارد میشود
کل کلاس :برپا
معلم روبه میسوی که وایساده سرش پاینه : شما باید دختر جدید باشید
/ ب.. بل.... بله... بله خودمم
معلم :خوشوقتم منم کیم نامجون هستم دبیر ریاضی ،شیمی و تاریخ
میسو در دلش لامصب یه دفعه کل کلاسارو میگرفتی دیگه *بله منم پارک میسو هستم
معلم: خواهر شون هستید دیگه منظورم پارک جیم....
یه پسره یهو اومد تو نفس زنان گفت: ببخشید استاد دیر رسیدم
معلم : چون هفته اوله این هفته غیبت ها و دیر رسیدن سرکلاس رو ایراد نمیگیرم اقای پارک
واستا پارک نه نه شاید تشابه اسمیه اره بعد پسره رفت ته کلاس منم رفتم نشستم بغلش چون جا نبود که استاد گفت: خانم پارک میسو جاتون رو با یونگ جه عوض کنید اقای پارک جیمین جاتون رو با رینا عوض کنید....
الان چی گفت وایسا حلش میکنم
میسو: ببخشید استاد من میشه جام رو عوض نکنم
نامجون: نه خیر دفعه بعد هم روی حرف من کسی حرف نمیزنه.... (مفهومه با داد)
میسو: بله ببخشید استاد
بعد رفت پیش شوگا نشست
( خونه میسو ویو)
/معلمه ی ایکبیری جاتو عوض کن اه فردا ام قراره زر زرش رو گوش کنیم
ساعت تقریبا ۴ بود بلند شدم که برم سر کار امید وارم قبولم کنن یه لباس ابی پاستلی پوشیدم عینکمم زدم و رفتم.....
ایندفعه زیاد نوشتم و اینکه شرط نداریم
۴.۹k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.