بوکسر دوست داشتنی:)
بوکسر دوست داشتنی:)
P7
"ویو ا.ت"
"ای وای پری*ود شدم(ناراحت)از زندگی متنفرم! آخه چرا فقط دخترا باید پری*ود بشن! چرا پسرا نمیشن؟غیر ممکن هم نیست..یه خونه دیگه! اه...
پس هیونگ برای همین برام خوراکی خرید! چه جالب..تاریخ پری*ودیم رو یادش بود ولی من فراموش کرده بودم!:/"
"ساعت 9:30 شب"
-ا.تی...بیا پایین دوستت اومده!(بلند)
ا.ت: خدایا...حال ندارم بیاممم(بلند)
بینا: مشکلی نیست شوگا...خودم میرم بالا
شوگا: ولی غذا حاضره بالاخره که باید بیاد
ا.ت: داداشی...کمرم درد میکنه...نمیتونم بیام خببب(بلند)
شوگا: اوف...از دست تو(رفت سمت اتاق ا.ت)
"یونگی ا.ت رو براید بلند کرد و برد پایین گذاشتش روی مبل"
ا.ت: فدای پیشی کوچولوم بشممم(لپ یونگی و کشید)
شوگا: نمیخواد خودتو لوس کنی...بیاین تنبلا غذا حاضره
بینا: چه داداش جنتلمنی(خنده) راستیییی ا.تتتت(ناراحت)امروز جئون برنده شد(پوکر)
ا.ت: عررررر هوراااااا....بستنی یادت نره خوشگلههه(خنده)
شوگا: خدایا از دست شما دوتا(خنده)
"شوگا و ا.ت و بینا از بچگی دوستن پس شوگا و بینا هم صمیمی ان"
"بعد شام"
ا.ت: بینا امشب بمون
بینا: ولی باید..
شوگا: راست میگه بینا بمون...فردا تعطیله کاری که نداری!
بینا: پسسس....
همه باهم گفتن:
"فیلمم ترسناکک"
ا.ت: بیا بریم بهت لباس راحتی بدم...داداشی خوراکی بیار فیلمم بزار!
شوگا: اوکی برین
P7
"ویو ا.ت"
"ای وای پری*ود شدم(ناراحت)از زندگی متنفرم! آخه چرا فقط دخترا باید پری*ود بشن! چرا پسرا نمیشن؟غیر ممکن هم نیست..یه خونه دیگه! اه...
پس هیونگ برای همین برام خوراکی خرید! چه جالب..تاریخ پری*ودیم رو یادش بود ولی من فراموش کرده بودم!:/"
"ساعت 9:30 شب"
-ا.تی...بیا پایین دوستت اومده!(بلند)
ا.ت: خدایا...حال ندارم بیاممم(بلند)
بینا: مشکلی نیست شوگا...خودم میرم بالا
شوگا: ولی غذا حاضره بالاخره که باید بیاد
ا.ت: داداشی...کمرم درد میکنه...نمیتونم بیام خببب(بلند)
شوگا: اوف...از دست تو(رفت سمت اتاق ا.ت)
"یونگی ا.ت رو براید بلند کرد و برد پایین گذاشتش روی مبل"
ا.ت: فدای پیشی کوچولوم بشممم(لپ یونگی و کشید)
شوگا: نمیخواد خودتو لوس کنی...بیاین تنبلا غذا حاضره
بینا: چه داداش جنتلمنی(خنده) راستیییی ا.تتتت(ناراحت)امروز جئون برنده شد(پوکر)
ا.ت: عررررر هوراااااا....بستنی یادت نره خوشگلههه(خنده)
شوگا: خدایا از دست شما دوتا(خنده)
"شوگا و ا.ت و بینا از بچگی دوستن پس شوگا و بینا هم صمیمی ان"
"بعد شام"
ا.ت: بینا امشب بمون
بینا: ولی باید..
شوگا: راست میگه بینا بمون...فردا تعطیله کاری که نداری!
بینا: پسسس....
همه باهم گفتن:
"فیلمم ترسناکک"
ا.ت: بیا بریم بهت لباس راحتی بدم...داداشی خوراکی بیار فیلمم بزار!
شوگا: اوکی برین
۳.۲k
۰۷ آبان ۱۴۰۳