دیدار ناگهانی.

پارت اخر
خوب فقط یه گربه بود خداروشکر واقعا ترسیم برا اینکه اروم شم خونه را گشتم چیزی نبود سر به بورا زدم خواب بود رفتم بخوابم دیگه
تهیونگ بیدار شو بریم خونه
نمیخوام
دوباره شروع کردی
بوسم کن
نمیخوام تا امد تهیونگ ا/ت بوس کنه اجوما امدد
(خودشون جمع کردن)
اجوما: ای کلکااا صبحونه اوردم
مرسی من نمیخورم برم پیش بورام
واا بیا بخور
نه برم
باشه
بورااااا کجاییی؟
سلام درازی😂
خودتیییییی😂
بیا صبحونه اوردم
مرسی درازی
یاااااا
😂
بریم بازی؟
باشه بریم
میشه بریم استخر
باشه اما من خیس نکن
خوب حالااا
بورا بیا لباساتا عوض کنم بعد برو منم میام
امدممم
ویو ا/ت رفتم یه دوساعتی بازی کردیم آمدیم بیرون یه یهویی یه مرده با تهیونگ امد
تهیونگگگکگگگگ
باشه باشه رفتیم
چند مینی بعد
تهیونگ چرا امدی اونم بااون مرده؟
براکاز حرف میزدیم یهو با لباسای چسبون به بدنت امدی ولی خیلی س*کسی بود بدنت
بسههههه عهههه منحرففف میشه برم بار؟
نه
تروخدااا
نه
تروخدا
باشه اما فقط یک ساعت
ایولل من رفتم
چند ساعت بعدــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ✨❤
اوف چرا ا/ت نیمددددد بزار برم بارر گوشیشم جواب نمیده اره حتما باید برممممم چند دقیقه بعد
حالا بین این همه ادم کجاست؟
ولممممم کنننننن
صداا/تههه
ولش کن مردیکی فلاننننن😂
وانقدر مرده را زدش که خون بالا اورد
و دست ا/ت گرفت باخودش برد
اخههه مگه نگفتم به تو نرو هاننننن
چی میگی تو؟(حالات مستی)
ورسید خونه و ا/ت به خودش امد همچیو تعریف کرد
همین بود ته وایسا رمز گوشی من از کجا میدونستی که شماره دوستم برداشتی که بهش زنگ بزنی؟
خوب وقتی دیدم جواب نمیدی از قبل رمز گوشیتو دیده بودم میزدییی
که اینطور باشه
😂
بیا بریم شام بخوریم با بورا
باش
وبه خوبی خوشی کنار هم موندن وا/ت و تهیونگ ازدواج کردن بورا هم بودد😂❤
میدونم کم بود ولی لایک کنید برااین زحمت بنظرتون فیک بعدی شاد باشه یا غمگین؟