Why didn't you leave it?! p9
تهیونگ:ا.ت منم تهیونگ چرا بهم خبر ندادی که رفتی میدونی تو این ۲ سال چی کشیدم کل شهر رو دنبالت گشتم
ا.ت:ت..ت..تهیونگ؟
تهیونگ:بیب دلم برات تنگ شده بود کوچولو
ا.ت:یاااااا کوچولو چیه دیگه من بزرگ شدم بیا بغلم
همو بغل کردن و اینا بعد ا.ت و تهیونگ رفتن خاطرات رو تعریف کردن و اینا بعد ۱ سال باهم نامزد کردن و ازدواج کردن الان یه دختر و یه پسر کوچولو و کیوت دارم
الان میگید مگه دنبالت کردن بابا نمیدونم چه گوهی بخورم آخرش برا همین چرت و پرت نوشتم
پایانننننننن
ا.ت:ت..ت..تهیونگ؟
تهیونگ:بیب دلم برات تنگ شده بود کوچولو
ا.ت:یاااااا کوچولو چیه دیگه من بزرگ شدم بیا بغلم
همو بغل کردن و اینا بعد ا.ت و تهیونگ رفتن خاطرات رو تعریف کردن و اینا بعد ۱ سال باهم نامزد کردن و ازدواج کردن الان یه دختر و یه پسر کوچولو و کیوت دارم
الان میگید مگه دنبالت کردن بابا نمیدونم چه گوهی بخورم آخرش برا همین چرت و پرت نوشتم
پایانننننننن
۱۱.۳k
۱۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.