قرار ناخواسته پارت ۴

ویو ا.ت

رسیدم خونه هه جین تا زنگ زدم درو باز کرد و مثل صبح این گراز ها وحشیانه دست من رو کشید.
+ وقتیییی بهتتتت میگممم وحشیییی هستیییی باوررر نمیکنیییییی
= چی شد؟ ردش کردی؟؟
+😶
+ فقط میتونم بگم الهی بمیییرییی پدرهپو حلا هم گمشو اونور میخوام برم بخوابم.




فردا صبح

صبح با صدای هه جین گاو بیدار شدم. بدبخت تا منو دید سه متر پرید بالا بعدم فرار کرد.
+ اسکول خدا
رفتم خودمو توی اینه دیدم اولش که خودمو دیدم ترسید گفتم من کو چرا مومو اینجا هست.بعد فهمید که دیشب ارایشم رو پاک نکردم و خوابیدم👽 و بعدم دیگه رفتم روتینم رو انجام دادم رفتم تا صبحانه بخورم.
= مومو رفت؟
+ بی مزه
= گگگگ
+خوب محل کارم کجا هست عزییییزم؟
= بزا بیدار بشی
+ 🤨🔪
= گوه خوردم . بزار نگاه کنم اممم.. ادرسش رو برات فرستادم.
+ خوبه حالا این آآآآدمم نه حیوانا این آدم غذا بخور.
=گگگگگ
+ درد
= 🤪🤪🤪
+ خدا شفات بده

بعد صبحانه ( گشااادیم میشه )

+ من برم سر کاار جدیدم بای گراز
= انشاالله دیگه نمیبینمت گمشو
+ خوبی هم بهت نیومده
= اره راست میگی



بیا پایین





















پایین تر





















پایین تر تر











































خوب هیچی فقط خواستم بگم تموم شد این پارتم