غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───

ا/ت با عصبانیت از اتاق میره جونگکوک هم میره پیش جیمین
+این خیال نداره بره....بندازش بیرون از اینجاا
ج:باز چیشده
+جیمین فقط سریع بندازش بیرون
ج: یکم صبر داشته باش نمیتونم از شلوارش بگیرم پرتش کنم که
+ولی من میتونم
میره سمت سانگ هو تا همین کارو بکنه ولی خوشبختانه جیمین نمیزاره
ج: بخاطر من یکم صبر کن....گفتم که باباش شریک بابامه ما کلی رفت و آمد داریم....خیلی پولدارن بیخیال نمیشنا.....کار دستمون نده
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
_جیمین میشه کمک کنی میز و بچینیم
ج: البته که میشه
سر میز ناهار سکوت عجیبی بود همه داشتن آروم آروم غذا میخوردن که سانگ هو یه تیکه میگو گذاشت تو بشقاب ا/ت
+ا/ت به میگو حساسیت داره*و بعدم میگو رو برداشت و خورد
سانگ هو این دفعه یه تیکه گوشت گذاشت تو بشقاب ا/ت اونم جونگکوک برداشت و خورد. جیمین خندش گرفته بود
▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎
+آخيش رفت
ج: تو دیوونه شدی
اینو گفت و بعد رفت نشست کوک هم نشست
+خب ازش خوشم نمیاد
ج: منظورم اون نیست
+چیه
ج: عاشق ا/ت شدی نه؟ میخواستم بگم از ا/ت خوشت میاد ولی حس کردم یه چیزی بیشتر از خوشت اومدنه
+چیی؟ چرا اینو میگی...چه ربطی داشت
ج: یکم دیگه اینجا میموند میترکیدی.....حتی نمیخواستی با همدیگه حرف بزنن....ولی خدایی ندیده بودم اینجوری حسودی کنی
+حسودی؟ به نظرم تو دیوونه شدی....همچین چیزی نیست
ج: چرا هست.......قبول کن نمیتونی منو گول بزنی
+من گولت نمیزنم واقعا همچین چیزی نیست
ج: پس چیه
+من فقط مراقب ا/ت بودم تو دام همچین آدمایی نیوفته هنوز خیلی کوچیکه
ج: مراقبت؟
+آره
ج: یا نمیخوای به من بگی یا خودت هنوز نفهمیدی عاشق شدی

#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan