میمکم عسل سینه های نوشکفته ات را
میمکم عسل سینه های نوشکفته ات را
وقتی هوس ناک
در برابر چشمانم قد میکشند
و دهانم را دعوت به نوشیدن میکنند
لبریزم از عطش هوس های درونی
مرا در قاب سینه ات پنهان کن
تا فوران کنم به وسعت تشنه اندامت
اختیارم دست خودم نیست
وقتی لبانم در حصر لبان تو اند
مرا به بهشت آغوشت
که نهایت آرزوست دعوت کن
احساس مرا لمس کن
مرا بنوش
تا ببارم بر کویر سله بسته ی پاهایت
نفس های تب آلودم تو را در بند کشیده
و آوار میشوم
بر تاریک ترین اتاق بهشتت
میلرزم در تو تا بی نهایت
میسوزم در تو تا تولد شهوت
سیرابم کن از آب حیات
که تا همیشه سبز بمانم
ای آتش فشان عشق...
؟؟؟
وقتی هوس ناک
در برابر چشمانم قد میکشند
و دهانم را دعوت به نوشیدن میکنند
لبریزم از عطش هوس های درونی
مرا در قاب سینه ات پنهان کن
تا فوران کنم به وسعت تشنه اندامت
اختیارم دست خودم نیست
وقتی لبانم در حصر لبان تو اند
مرا به بهشت آغوشت
که نهایت آرزوست دعوت کن
احساس مرا لمس کن
مرا بنوش
تا ببارم بر کویر سله بسته ی پاهایت
نفس های تب آلودم تو را در بند کشیده
و آوار میشوم
بر تاریک ترین اتاق بهشتت
میلرزم در تو تا بی نهایت
میسوزم در تو تا تولد شهوت
سیرابم کن از آب حیات
که تا همیشه سبز بمانم
ای آتش فشان عشق...
؟؟؟
۳.۶k
۱۵ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.