گوله برفی(اشاره به گوجو) پارت ۱
از زبان کاسومی:
از دیروز توی آکادمی جوجوتسو اسمم رو نوشتم و حدس بزنید با کی هم اتاقی شدم
با گوجو ساتورو🙆که بهترین جادوگر آکادمی جوجوتسو عه
چون نزدیک مسابقات سال اولی ها و دومی هاست با:اینوماکی_پاندا_یوجی_نوبارا_ماکی و مگومی خیلی تمرین میکنیم ماکی خیلی جدی شده مگومی که هیچی یوجی هیجان داره گوجو هم بهمون تمرین میده واقعا؟
رفتیم رستورانی که تقریبا فقط شب ها بازه خیلی انتخاب سخت یود که چی سفار بدیم چون خیلی غذا های اونجا خوشمزست😋(اومای)
بعد چند لحظه مگومی رامن سفارش داد و ماکی سوشی منم گفتم:من هم سوشی میخورم
گوجو بالاخره رسید و پیش من نشست توی دلم گفتم:واااای ساتورو گوجو پیش من نشسته🙌
دستشو روی شونم گذاشت گفت:کاسومی خیلی خوب تمرین میکنه مواضبش باشید بچه خوبیه☺
وووویییی گفت خوب تمرین میکنم
مگومی همش یاد آوری میکنه که:فردا مسابقه ست گند نزنیم!
ماکی خیلی با اعتماد به نفس گفت:اراده کن میبریم
گفتم:اِه راستش من قوانین رو خیلی بلد نیستم.
گوجو گفت:توی اتاق خودم برات میگم حالا غذا رو بخورید سرد میشه ها!
توی ذهنم گفتم:گوجو ساتورو چطوری با چشم بندش میبینه؟
وقتی غذا رو تموم کردیم نوبارا زود تر بلند شد گفت:من میرم خسته شدم
گفتم:هی نوبارا وایسا همه با هم بریم خب😟
نوبارا:باشه پس من برم دستامو بشورم
همه غذاشونو خوردن و پاشدیم رفتیم
توی راه برا هم جک میگفتیم و میخندیدیم همه به جز مگومی
مگومی:یکم جدی باشید فردا مسابقه ست مثلا😐
پاندا:راست میگه ولی نمیشه با جک های گوجو و یوجی نخندید که😃
گفتم:منم هم بلدم
گوجو:بگو ببینم چقدر خنده داره
گفتم:میدونید وقتی پرنده ها میگن دستت درد نکه چی میگن ؟میگن:بالتون درد نکنه
با اسنکه بی مزا ترین جک دنیا بود ولی
همه از خنده منفجر شدن حتی خود مگومی😀
توی اتاق گوجو تصمیم گرفت کرم بریزه برا همین...
ادامه دارد...
از دیروز توی آکادمی جوجوتسو اسمم رو نوشتم و حدس بزنید با کی هم اتاقی شدم
با گوجو ساتورو🙆که بهترین جادوگر آکادمی جوجوتسو عه
چون نزدیک مسابقات سال اولی ها و دومی هاست با:اینوماکی_پاندا_یوجی_نوبارا_ماکی و مگومی خیلی تمرین میکنیم ماکی خیلی جدی شده مگومی که هیچی یوجی هیجان داره گوجو هم بهمون تمرین میده واقعا؟
رفتیم رستورانی که تقریبا فقط شب ها بازه خیلی انتخاب سخت یود که چی سفار بدیم چون خیلی غذا های اونجا خوشمزست😋(اومای)
بعد چند لحظه مگومی رامن سفارش داد و ماکی سوشی منم گفتم:من هم سوشی میخورم
گوجو بالاخره رسید و پیش من نشست توی دلم گفتم:واااای ساتورو گوجو پیش من نشسته🙌
دستشو روی شونم گذاشت گفت:کاسومی خیلی خوب تمرین میکنه مواضبش باشید بچه خوبیه☺
وووویییی گفت خوب تمرین میکنم
مگومی همش یاد آوری میکنه که:فردا مسابقه ست گند نزنیم!
ماکی خیلی با اعتماد به نفس گفت:اراده کن میبریم
گفتم:اِه راستش من قوانین رو خیلی بلد نیستم.
گوجو گفت:توی اتاق خودم برات میگم حالا غذا رو بخورید سرد میشه ها!
توی ذهنم گفتم:گوجو ساتورو چطوری با چشم بندش میبینه؟
وقتی غذا رو تموم کردیم نوبارا زود تر بلند شد گفت:من میرم خسته شدم
گفتم:هی نوبارا وایسا همه با هم بریم خب😟
نوبارا:باشه پس من برم دستامو بشورم
همه غذاشونو خوردن و پاشدیم رفتیم
توی راه برا هم جک میگفتیم و میخندیدیم همه به جز مگومی
مگومی:یکم جدی باشید فردا مسابقه ست مثلا😐
پاندا:راست میگه ولی نمیشه با جک های گوجو و یوجی نخندید که😃
گفتم:منم هم بلدم
گوجو:بگو ببینم چقدر خنده داره
گفتم:میدونید وقتی پرنده ها میگن دستت درد نکه چی میگن ؟میگن:بالتون درد نکنه
با اسنکه بی مزا ترین جک دنیا بود ولی
همه از خنده منفجر شدن حتی خود مگومی😀
توی اتاق گوجو تصمیم گرفت کرم بریزه برا همین...
ادامه دارد...
۲.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.