{ زوزه ی گرگ در شب }
{ زوزه ی گرگ در شب }
Don't give up on your dreams, make them your own, this is
what life gave me
p10
ویو کوک
ساعت ۵ صبح بود ، رفتم پیش درخت و کاسه رو گرفتم زیرش و اون آب شروع کرد به چکه کردن
۱ ساعت بعد
نصفش پر شده بود ، چقدر دیگه باید صبر کنم آخه؟
ویو ارکیده
صبح بیدار شدم ، که یاد دیروز افتادم ، قدرتم کم شده بود و غش کردم ، رفتم موهامو شونه کردم و اومدم بیرون و اون رو صدا کردم
_جئون ؟ جئون ؟ کجایی ؟
پیداش نمیکردم ، رفتم حیاط
_ جئونننننن
رفتم توی خونه هم نگاه کردم ولی نبود ، اتاق استاد هم دیدم ولی نبود
یعنی کجا رفته ؟
رفتم توی باغ
_ همیشه مثل جن ظاهر میشد ، حالا نیست ؟ وایسا ببینم ، اون رفته ؟ عالیهههههههههههههه ، بلاخره از شرش راحت شدم ، جیسو رزی لیسا بیاین بیرون اون رفته ، اگه نیاین ریشه تون رو خراب میکنم
ادامه دارد ...
Don't give up on your dreams, make them your own, this is
what life gave me
p10
ویو کوک
ساعت ۵ صبح بود ، رفتم پیش درخت و کاسه رو گرفتم زیرش و اون آب شروع کرد به چکه کردن
۱ ساعت بعد
نصفش پر شده بود ، چقدر دیگه باید صبر کنم آخه؟
ویو ارکیده
صبح بیدار شدم ، که یاد دیروز افتادم ، قدرتم کم شده بود و غش کردم ، رفتم موهامو شونه کردم و اومدم بیرون و اون رو صدا کردم
_جئون ؟ جئون ؟ کجایی ؟
پیداش نمیکردم ، رفتم حیاط
_ جئونننننن
رفتم توی خونه هم نگاه کردم ولی نبود ، اتاق استاد هم دیدم ولی نبود
یعنی کجا رفته ؟
رفتم توی باغ
_ همیشه مثل جن ظاهر میشد ، حالا نیست ؟ وایسا ببینم ، اون رفته ؟ عالیهههههههههههههه ، بلاخره از شرش راحت شدم ، جیسو رزی لیسا بیاین بیرون اون رفته ، اگه نیاین ریشه تون رو خراب میکنم
ادامه دارد ...
۱.۸k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.