دختر کیوت من
#دختر_کیوت_من
#my_cute_girl
P1
تو و جونگکوک از بچگی بهترین رفیقای هم بودین رفتی خونه کوک چون مامان بابات رفتن آمریکا برای شغلشون
تو دختری بودی ک عاشق کیوت بازی دراوردن بودی و با این رفتارت جونگکوک عاشق تو شده بود
تو جونگکوک باهم مدرسه میرفتین بازی میکردین میرفتین بیرون و کلی کارهای دیگه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جونگکوک التماس میکردی ک دست از قلقلک دادنت برداره و خندید
_ باشه باشه فهمیدم !
به تو چشمکی می زد و لبخند زد و دست از قلقلک دادنت برداشت
درحالی که هنوز میخندیدی جونگکوک محو خودت کردی کوک تورو به بغل گرفت و تورو روی پاهاش گذاشت
هنوز به کیوت بازیات ادامه میدادی
= کوکییی (کیوت)
لبخندی زد تورو نزدیکتر نگه داشت
_ جانم؟
= میووووو ( ادای گربه دراوردی )
_با این رفتارت منو میکشی تو گربه کوچولو ( نیشخدی زد)
= کوکی من آبنبات موخامم
_آبنبات هوم؟؟ باشه بیا بریم بیرون تا برات بخرم
= هوراااا
از روی پاهای کوک بلند شدی و دویدی طرف در خروجی
_ مواظب باش نیوفتی گربه کوچولو (با خنده)
رفت طرف در درحالی کفشاتونو پوشیدین رفتین از خونه بیرون
درحالی ک قدم میزدین کوک دستاتو گرفت و موهاتو بهم زد
میخندیدی و بازیگوشی میکردی عاشق این بودی ک موهاتو کوک بهم بزنه
کوک دست از بهم زدن موهات برداشت و به راهتون ادامه میدادین
= لا لا لا لااا
_ کیوت ( لبخند)
دستشو ول کردی و به اینطرف و اونطرف میپریدی
کوک نگاهت میکرد و از بازیگوشیت خوشش میومد
_ دور نشو کیوتچه
= باشه کوکییییی
دوباره رفتی پیشش و رفتین داخل سوپر مارکت
کوک آبنبات برات خرید و بهت داد
= اخجونننن میسییی
_ خواهش کوچولو
حمایت؟
نویسنده : آلــوین
#my_cute_girl
P1
تو و جونگکوک از بچگی بهترین رفیقای هم بودین رفتی خونه کوک چون مامان بابات رفتن آمریکا برای شغلشون
تو دختری بودی ک عاشق کیوت بازی دراوردن بودی و با این رفتارت جونگکوک عاشق تو شده بود
تو جونگکوک باهم مدرسه میرفتین بازی میکردین میرفتین بیرون و کلی کارهای دیگه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به جونگکوک التماس میکردی ک دست از قلقلک دادنت برداره و خندید
_ باشه باشه فهمیدم !
به تو چشمکی می زد و لبخند زد و دست از قلقلک دادنت برداشت
درحالی که هنوز میخندیدی جونگکوک محو خودت کردی کوک تورو به بغل گرفت و تورو روی پاهاش گذاشت
هنوز به کیوت بازیات ادامه میدادی
= کوکییی (کیوت)
لبخندی زد تورو نزدیکتر نگه داشت
_ جانم؟
= میووووو ( ادای گربه دراوردی )
_با این رفتارت منو میکشی تو گربه کوچولو ( نیشخدی زد)
= کوکی من آبنبات موخامم
_آبنبات هوم؟؟ باشه بیا بریم بیرون تا برات بخرم
= هوراااا
از روی پاهای کوک بلند شدی و دویدی طرف در خروجی
_ مواظب باش نیوفتی گربه کوچولو (با خنده)
رفت طرف در درحالی کفشاتونو پوشیدین رفتین از خونه بیرون
درحالی ک قدم میزدین کوک دستاتو گرفت و موهاتو بهم زد
میخندیدی و بازیگوشی میکردی عاشق این بودی ک موهاتو کوک بهم بزنه
کوک دست از بهم زدن موهات برداشت و به راهتون ادامه میدادین
= لا لا لا لااا
_ کیوت ( لبخند)
دستشو ول کردی و به اینطرف و اونطرف میپریدی
کوک نگاهت میکرد و از بازیگوشیت خوشش میومد
_ دور نشو کیوتچه
= باشه کوکییییی
دوباره رفتی پیشش و رفتین داخل سوپر مارکت
کوک آبنبات برات خرید و بهت داد
= اخجونننن میسییی
_ خواهش کوچولو
حمایت؟
نویسنده : آلــوین
۱.۶k
۱۶ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.