شراب سرخ

شراب سرخ
پارت سوم

ویو ا.ت
که اجوما برام شیر کاکائو و مخلفات و مزخرفات آورد
همینجور داشتم کارتون میدیدم و خوراکی می‌خوردم که زنگ در به صدا دراومد اجوما درو باز کرد که یه دختر با آرایش غلیظ و لباس که نه یه تیکه پارچه وارد شد
(اسم دختره لیا)
لیا:ددیییی
کوک از پله ها اومد پایین
_لیا مگه نگفتم دیگه اینجا ها پیدات نشه؟
لیا:ددی حالا چرا عصبی میشی؟ راستی اون دختره کیه؟
_اولا به من نگو ددی دوما به تو چه
همون موقع بود که کوک با تفنگ یه تیر تو مغزش خالی کرد(کرم ادمین تازه بازم هست)
_بیاین تن لش اینو ببرین
منم که داشتم خوراکی می‌خوردم و اون صحنه رو دیدم حالم به شدت بد شد و سریع رفتم دستشویی و بالا آوردم

ویو کوک
از حمام اومدم داشتم موهامو خشک میکردم که صدای لیا از طبقه پایین اومد رفتم کارشون ساختم و بله دوباره حمام لازم شدم به بادیگاردا گفتم بیان ببرنش که دیدم ا.ت سریع رفت تو دستشویی و بالا آورد فکر کنم بخاطر اینه که داشت خوراکی می‌خورد‌

ویو ا.ت
از دستشویی اومدم بیرون و رفتم حمام اومدم و رفتم دم در اتاق کوک
تق تق تق(صدای در زدنه😐)
_بله(سرد)
+میتونم بیام تو
_بیا
+میشه با دوستام برم بیرون
_دخترن یا پسر؟
+براچی؟
_چون داداشت گفت با دوستای پسرت نزارم بری بیرون(چیه فکر کردی عاشقش شده؟😀)
+دخترن
_اوک میان دنبالت یا با ماشین میری
+من که ماشین ندارم
_(سوییچ رو داد بهش)فقط مواظب باش داغون نکنیش
+مرسیییی(ذوق)

🟣لطفاً کامنت نزار