✅ «سوگواران»
✅ «سوگواران»
✍️ مهدی تدینی
ـــ به نام خدای رنگینکمان ـــ
میگویند مرگ یک انسان «فاجعه» است و مرگ بیش از یک انسان «عدد» است. به همین دلیل، از این پس باید از اعداد ترسید. به جای «اعداد» باید «نامها» را فریاد زد. مرگ تک تک ما باید فاجعهای مجزا بماند. هر کشته یک فاجعه. وظیفۀ یک جامعه این است که نگذارد قربانیانش به «عدد» تبدیل شوند و برای اینکه این مسخشدگی شوم رخ ندهد و جانها به ارقام تبدیل نشوند، باید «آیین سوگواری» را رعایت کرد.
«سوگواری» قدمتی به اندازۀ طول عمر بشر دارد و کارکردهای فرهنگی متعددی داشته، اما یکی از مهمترین دلایل اهمیت سوگواری این بوده که عزاداری اساساً نوعی مکانیزم دفاعی در برابر مرگ است.
این دنیا فینفسه تهی از معناست و این انسان است که به دنیا و همۀ جزئیات و رخدادهای آن معنا میبخشد. معنا را ما میسازیم، چون بدون معنا عریانیم. «معنا» جامهای است که ما بر عریانیِ بیدفاع خویش میپیچیم تا از مرگ بگریزیم. سوگواری یکی از عمیقترین معناسازیها برای دفاع از «جان». ما با سوگواری یادآوری میکنیم جان بالاترین بهاست، جایگزینناپذیر است، فراموشناشدنی است و طبعاً گرفتن جان نیز نابخشودنیترین گناه است. از رهگذر این معناسازی و پافشاری بر آن، بهای بیهمتای جان زندگان دائم گوشزد میشود.
اینک ما سوگواریم. سوگ ما جدالی با اعداد است. سوگ شمشیری است که به روی اعداد میکشیم. مرگ برای ما عادی نمیشود. ما سوگواریم تا بهای جان در جامعهمان پایین نیاید و خونهای ریخته فراموش نشود. شاید پیکر بیجانی را به خاک بسپاریم، اما همیشه بار آن بر دوش ما میماند.
با هر مرگ غم ما بین مردگانمان «تقسیم» نمیشود، بلکه در تعدادشان «ضرب» میشود. این عهدی است که ما با کیان پیرفلک میبندیم تا نام او را به گوش فلک برسانیم. همان کاری که با نام مهساها، نیکاها و مهرشادها کردیم. زندگی ما دیگر عادی نمیشود. به همین دلیل، هر چیز — برای مثال فوتبالی — که بخواهد زندگی را عادی جلوه دهد، برایمان از نیش مار گزندهتر است. ما سوگواریم و باید سوگوار باشیم!
خدای رنگینکمان، کیانِ ما را در آغوش بگیر و ببوس. برایش اثبات کن تو واقعاً خدای رنگینکمانی. زیباییهای دنیا را از آسمان نشانش بده. از ما که دیگر کاری برنمیآید، تو که میتوانی کاری بکن تا آن شب تیره را فراموش کند. نگذار بفهمد این دنیا با او چه کرد.
#کیان_پیرفلک #زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی #آزادی#ایذه
#دیکتاتور#خداوند_رنگین_کمان
✍️ مهدی تدینی
ـــ به نام خدای رنگینکمان ـــ
میگویند مرگ یک انسان «فاجعه» است و مرگ بیش از یک انسان «عدد» است. به همین دلیل، از این پس باید از اعداد ترسید. به جای «اعداد» باید «نامها» را فریاد زد. مرگ تک تک ما باید فاجعهای مجزا بماند. هر کشته یک فاجعه. وظیفۀ یک جامعه این است که نگذارد قربانیانش به «عدد» تبدیل شوند و برای اینکه این مسخشدگی شوم رخ ندهد و جانها به ارقام تبدیل نشوند، باید «آیین سوگواری» را رعایت کرد.
«سوگواری» قدمتی به اندازۀ طول عمر بشر دارد و کارکردهای فرهنگی متعددی داشته، اما یکی از مهمترین دلایل اهمیت سوگواری این بوده که عزاداری اساساً نوعی مکانیزم دفاعی در برابر مرگ است.
این دنیا فینفسه تهی از معناست و این انسان است که به دنیا و همۀ جزئیات و رخدادهای آن معنا میبخشد. معنا را ما میسازیم، چون بدون معنا عریانیم. «معنا» جامهای است که ما بر عریانیِ بیدفاع خویش میپیچیم تا از مرگ بگریزیم. سوگواری یکی از عمیقترین معناسازیها برای دفاع از «جان». ما با سوگواری یادآوری میکنیم جان بالاترین بهاست، جایگزینناپذیر است، فراموشناشدنی است و طبعاً گرفتن جان نیز نابخشودنیترین گناه است. از رهگذر این معناسازی و پافشاری بر آن، بهای بیهمتای جان زندگان دائم گوشزد میشود.
اینک ما سوگواریم. سوگ ما جدالی با اعداد است. سوگ شمشیری است که به روی اعداد میکشیم. مرگ برای ما عادی نمیشود. ما سوگواریم تا بهای جان در جامعهمان پایین نیاید و خونهای ریخته فراموش نشود. شاید پیکر بیجانی را به خاک بسپاریم، اما همیشه بار آن بر دوش ما میماند.
با هر مرگ غم ما بین مردگانمان «تقسیم» نمیشود، بلکه در تعدادشان «ضرب» میشود. این عهدی است که ما با کیان پیرفلک میبندیم تا نام او را به گوش فلک برسانیم. همان کاری که با نام مهساها، نیکاها و مهرشادها کردیم. زندگی ما دیگر عادی نمیشود. به همین دلیل، هر چیز — برای مثال فوتبالی — که بخواهد زندگی را عادی جلوه دهد، برایمان از نیش مار گزندهتر است. ما سوگواریم و باید سوگوار باشیم!
خدای رنگینکمان، کیانِ ما را در آغوش بگیر و ببوس. برایش اثبات کن تو واقعاً خدای رنگینکمانی. زیباییهای دنیا را از آسمان نشانش بده. از ما که دیگر کاری برنمیآید، تو که میتوانی کاری بکن تا آن شب تیره را فراموش کند. نگذار بفهمد این دنیا با او چه کرد.
#کیان_پیرفلک #زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی #آزادی#ایذه
#دیکتاتور#خداوند_رنگین_کمان
۱۰.۳k
۲۷ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.