بگذار داستان را از اینجا شروع کنم
بگذار داستان را از اینجا شروع کنم
من ادمی نفهم هستم
من خیلی چیز ها را نمی فهمم گر بخواهم مثالی بیاورم میگویم
من زبان این ادم ها را نمی فهمم
من معنی بشریت را هم نمی فهمم
من دلیل و خواستار این ادم ها را هم نمی دونم
چه انتظاری از من داری
من زبان خودم را نمی فهمم
در این جاده ی زندگی که پر از مه های نظر ها و دیدگاه های اضافی مردم است
من خودم را گم کرده ام می خواهی تو را هم پیدا کنم؟
من الان فقط می خواهم سر به بیابان بگزارم
و زیر سقف ستاره ها با خودم به گفت و گو بپردازم
می خواهم به صحرا بروم و خودم را پیدا کنم جایی که هیچ کس جز خودم نباشد اصلا من نیازی به این بشریت ندارم
اگر بخواهم شاد باشم فیلمی کلاسیک می گزارم و با خودم به انتقاد از آن می پردازم
اگر هم به خواهم آرام باشم کتابی بر میدارم و با خودم آن را می خوانم
اگر هم بخواهم بحث کنم با خودم به بحث می پردازم
به شما هم میگویم که گوش هایتان را بگرید و چشمانتان را ببندید و به صحرا سفر کنید و زبان خودتان را فرا بگرید زیرا تا نفهمید که خودتان چه میگویید زبان این بشریت هم نمی فهمید زبان خودتان را یاد بگرید زیرا زمانی که همه راهشان را بگیرند و بروند آن جاست که باید بدانی خودت چه میگویی و چه می خواهی گر این را بفهمی و در جنگل بزرگ بشریت خودت را پیدا کنی آن موقع می توانم به تو بگویم که واقعا زندگی کرده ای
به صحرا برو و خودت رو بجو
و این را بدان که جوینده یابنده است
من ادمی نفهم هستم
من خیلی چیز ها را نمی فهمم گر بخواهم مثالی بیاورم میگویم
من زبان این ادم ها را نمی فهمم
من معنی بشریت را هم نمی فهمم
من دلیل و خواستار این ادم ها را هم نمی دونم
چه انتظاری از من داری
من زبان خودم را نمی فهمم
در این جاده ی زندگی که پر از مه های نظر ها و دیدگاه های اضافی مردم است
من خودم را گم کرده ام می خواهی تو را هم پیدا کنم؟
من الان فقط می خواهم سر به بیابان بگزارم
و زیر سقف ستاره ها با خودم به گفت و گو بپردازم
می خواهم به صحرا بروم و خودم را پیدا کنم جایی که هیچ کس جز خودم نباشد اصلا من نیازی به این بشریت ندارم
اگر بخواهم شاد باشم فیلمی کلاسیک می گزارم و با خودم به انتقاد از آن می پردازم
اگر هم به خواهم آرام باشم کتابی بر میدارم و با خودم آن را می خوانم
اگر هم بخواهم بحث کنم با خودم به بحث می پردازم
به شما هم میگویم که گوش هایتان را بگرید و چشمانتان را ببندید و به صحرا سفر کنید و زبان خودتان را فرا بگرید زیرا تا نفهمید که خودتان چه میگویید زبان این بشریت هم نمی فهمید زبان خودتان را یاد بگرید زیرا زمانی که همه راهشان را بگیرند و بروند آن جاست که باید بدانی خودت چه میگویی و چه می خواهی گر این را بفهمی و در جنگل بزرگ بشریت خودت را پیدا کنی آن موقع می توانم به تو بگویم که واقعا زندگی کرده ای
به صحرا برو و خودت رو بجو
و این را بدان که جوینده یابنده است
۳.۲k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.