Cold hearted
part²³
جیسو:یه جوری بگین ماهم بفهمیم
هانا:ها؟
جیسو:دوباره عاشق شدن و بدترین روز زندگیم یعنی چی
هانا:یه رمز هست که شماها نمیفهمینش "سرد"
جیمین:چجور رمزی هست
هانا:این رمز ها بین مافیا ها رد و بدل میشه و فقط خودشون میفهمن"سرد"
لینا:روز تولد کوک داره بارون میاد
م.کوک:روزی هم که به دنیا اومد هم بارون میومد
هانا:روز تولد من خون از همه جا ریخت امسال تو صورتم"پوزخند"
جنی:خون چطوری
هانا:جناب کیم به عنوان سورپرایز تمام ادمامو کشتن"سرد"
ته:پس روز تولدت بود"سرد"
کوک:لینا عزیزم گفتی داره بارون میاد
لینا:اره چاگی
هانا:از بارون خوشم میاد ولی از کارای شما نه"سرد"
سلین:بانو بزارین براتون چتر بیارم
هانا:نیازی نیست کت و کفش و کش موم رو بگیر "سرد"
م.ته:کجا میری دخترم
هانا:دخترم کسی تاحالا اینجوری صدام نکرده و مهم نیست"سرد"
ته:یونتان تو حیاطه "تعجب"
کوک:اره
هانا:بسوی بارون"ذوق-رفت"
ته:ای خاک تو سرت جونگکوک من رفتم یونتانو بیارم
"حیاط"
ته:های یونتان کو
هانا:زیر کت منه
ته:مگه کتت رو ندادی سلین
هانا:نه ازش گرفتم حالا هم بیا اینم سگت
ته:سرما میخوری بلندشو
هانا:نه من تنها چیزی که دوست دارم بارونه و هیچیم نمیشه
ته:اون دست بند؟ هنوز داریش
هانا:اوهوم میخواستم پست بدم بیا
ته:به چه کار من میاد مال خودت
هانا:باشه
ته:خب من رفتم
هانا:سگت نازه
ته:ولی نفس تنگی هم داره
هانا:بده سگت پیشم بمونه
ته:بیا
یونتان:هاپ هاپ هاپ
ته:یونتان پاچمو ول کن
یونتان:هاپ هاپ"اخم"
ته:باشه میرم میشینم تو الاچیق
هانا:هاپو کوچولو ناز
ته:پوف تو دیگه چه الاغی "لبخند"
هانا:خودتی"اخم کیوت"
م.کوک:کجایین بیاین تو شا........"تعجب"
ته:خودتی"زبون در اورد"
هانا:نخیرم خودتی"اخم"
لینا:مادر جان کجایین
م.کوک:هیس نگا کن اینا رو
همه:واو"اروم"
م.کوک:شما کی اومدین"اروم"
سولا:الان"اروم"
هانا:اصلا خیر خاتمه تو الاغی"خنده"
ته:عمرا خودتی"خنده"
هانا:بگو ببینم اصلا چرا ما داریم باهم حرف میزنیم
ته:نمیدونم
هانا:میگم تو هنوز منو دوست داری"تعجب"
ته:تو خودت چی
هانا:اوهوم
ته:منم دوستت دارم
هانا:پس بیا بهم برگردیم
ته:باشه
هانا:خب بگو ببینم تو این هفت ماه به غیر از کشتن ادمای من چیکار کردی"خنده"رفت بغلش کرد"
ته:هیچکار "اونم متقابلاً بغلش کرد"
هانا:اصلا چرا کشتی شون
ته:دلیل میخواستم تورو ببینم
هانا:اوهوم
ته:دوستت دارم جئون هانا"بوسیدش"
هانا:"اونم همراهی کرد"
م.ته و م.کوک:مبارکه"ذوق"
ته:چیشد"سرد"
هانا:منم مثل تو از کجا بدونم"سرد"
کوک:مامانا بیاین شما ادامه بدین"خنده"
همه:اره شما ادامه بدین"خنده"
هانا:شماها از کی اینجایین
سومی:همش تخسیر مامان توعه
م.کوک:از زمانی که خودتی خودتی میکردین مشکلیه"نگاهی مادرانه "
هانا:اره مشکلیه
م.ته:قلبم
جنی:
جیسو:یه جوری بگین ماهم بفهمیم
هانا:ها؟
جیسو:دوباره عاشق شدن و بدترین روز زندگیم یعنی چی
هانا:یه رمز هست که شماها نمیفهمینش "سرد"
جیمین:چجور رمزی هست
هانا:این رمز ها بین مافیا ها رد و بدل میشه و فقط خودشون میفهمن"سرد"
لینا:روز تولد کوک داره بارون میاد
م.کوک:روزی هم که به دنیا اومد هم بارون میومد
هانا:روز تولد من خون از همه جا ریخت امسال تو صورتم"پوزخند"
جنی:خون چطوری
هانا:جناب کیم به عنوان سورپرایز تمام ادمامو کشتن"سرد"
ته:پس روز تولدت بود"سرد"
کوک:لینا عزیزم گفتی داره بارون میاد
لینا:اره چاگی
هانا:از بارون خوشم میاد ولی از کارای شما نه"سرد"
سلین:بانو بزارین براتون چتر بیارم
هانا:نیازی نیست کت و کفش و کش موم رو بگیر "سرد"
م.ته:کجا میری دخترم
هانا:دخترم کسی تاحالا اینجوری صدام نکرده و مهم نیست"سرد"
ته:یونتان تو حیاطه "تعجب"
کوک:اره
هانا:بسوی بارون"ذوق-رفت"
ته:ای خاک تو سرت جونگکوک من رفتم یونتانو بیارم
"حیاط"
ته:های یونتان کو
هانا:زیر کت منه
ته:مگه کتت رو ندادی سلین
هانا:نه ازش گرفتم حالا هم بیا اینم سگت
ته:سرما میخوری بلندشو
هانا:نه من تنها چیزی که دوست دارم بارونه و هیچیم نمیشه
ته:اون دست بند؟ هنوز داریش
هانا:اوهوم میخواستم پست بدم بیا
ته:به چه کار من میاد مال خودت
هانا:باشه
ته:خب من رفتم
هانا:سگت نازه
ته:ولی نفس تنگی هم داره
هانا:بده سگت پیشم بمونه
ته:بیا
یونتان:هاپ هاپ هاپ
ته:یونتان پاچمو ول کن
یونتان:هاپ هاپ"اخم"
ته:باشه میرم میشینم تو الاچیق
هانا:هاپو کوچولو ناز
ته:پوف تو دیگه چه الاغی "لبخند"
هانا:خودتی"اخم کیوت"
م.کوک:کجایین بیاین تو شا........"تعجب"
ته:خودتی"زبون در اورد"
هانا:نخیرم خودتی"اخم"
لینا:مادر جان کجایین
م.کوک:هیس نگا کن اینا رو
همه:واو"اروم"
م.کوک:شما کی اومدین"اروم"
سولا:الان"اروم"
هانا:اصلا خیر خاتمه تو الاغی"خنده"
ته:عمرا خودتی"خنده"
هانا:بگو ببینم اصلا چرا ما داریم باهم حرف میزنیم
ته:نمیدونم
هانا:میگم تو هنوز منو دوست داری"تعجب"
ته:تو خودت چی
هانا:اوهوم
ته:منم دوستت دارم
هانا:پس بیا بهم برگردیم
ته:باشه
هانا:خب بگو ببینم تو این هفت ماه به غیر از کشتن ادمای من چیکار کردی"خنده"رفت بغلش کرد"
ته:هیچکار "اونم متقابلاً بغلش کرد"
هانا:اصلا چرا کشتی شون
ته:دلیل میخواستم تورو ببینم
هانا:اوهوم
ته:دوستت دارم جئون هانا"بوسیدش"
هانا:"اونم همراهی کرد"
م.ته و م.کوک:مبارکه"ذوق"
ته:چیشد"سرد"
هانا:منم مثل تو از کجا بدونم"سرد"
کوک:مامانا بیاین شما ادامه بدین"خنده"
همه:اره شما ادامه بدین"خنده"
هانا:شماها از کی اینجایین
سومی:همش تخسیر مامان توعه
م.کوک:از زمانی که خودتی خودتی میکردین مشکلیه"نگاهی مادرانه "
هانا:اره مشکلیه
م.ته:قلبم
جنی:
۴.۷k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.