پارت ¹p
پارت ¹p
صدای فرشته ها
.
.
.
ا/ت
۲۴ساله(باجیمین ۲سال تفاوت سنی داره و کوچیک تر هست )
دانشگاه میره سال آخر هست و سال دیگه کارش رو شروع میکنه و وکیل میشه
پدرش وزیر کره هست و بخاطر همین همیشه در حاله سفر هست
مادرش فوت شده
یک عمو داره که تاجره و هتل داره توی بیشتر کشور ها هم یک هتل داره
ا/ت توی دانشگاه یک دوست داره هم اتاقی هم هستن اما دوستش ارتوپدی میخونه و ⁸ ساله دوستن
.
.
.
جیمین:
امروز برای کنسرت اومدیم لندن ⁷ روزه دیگه کنسرت شروع میشه و ما هنوز نرسیده سخت درحال تمرینیم شوکا یکم شونه هاش درد میکنه و خیلی کلافه و نگران هست چون میترسه که موقع اجرا مشکلی پیش بیاد و حق هم داره ................
ا/ت:
اوففففففففف من امروز همراه خودم سره کلاس لب تاب برده بودم و استاد تا تونست حرف بارم کرد که من جلسه قبل گفتم نیارید تو چرا آوری و از کلاس بیرونم کرد *******آخه من نبودم جلسه قبل از کجا بدونم از آسمون فرشته ها میان میگن یکی هم دهن با نکرد بگه استاد گفته نیارید اخخخخخ عصابم به هم ریخت
.
.
.
ا/ت:نگاه ساعتم کردم دیدم ¹⁰صبحه از کلاس هم که بیرون شده بودم پس تصمیم گرفتم برم یک کافه توی مرکز شهر و برای خودم لاته با کروسان بگیرم
(پرش زمانی) توی کافه جا برا نشستن نبود پس رفتم یک پارک که اون اطراف بود آهنگ مورد علاقم رو گذاشتم و ایرپادم رو توی گوشم قرار دادم همین طور که میخوردم همراه آهنگ هم میخوندم
جیمین: بلاخره تموم شد الان یک چیزه خوشمزه میخوام رفتم دره یخچاله داخه استودیو رو باز کردم دیدم دسر با مانستر هست یسسسسسسسس چیزی که عاشقشم بهتره که برم بیرون بخورم هوام عوض میشه خوب میشه اره . داشتم میرفتم که جین هیونگ منو دید بدبخت شدم دسر ماله اونه الان میاد گوشام رو می پیچونه آنقدر دوییدم که دیگه خسته شد نیومد دنبالم ******
.
.
.
شرط،،
۲۰تا لایک
۱۵تا کامنت
بگید پارا بعد رو بزارم یانه خوشتون اومد یانه
صدای فرشته ها
.
.
.
ا/ت
۲۴ساله(باجیمین ۲سال تفاوت سنی داره و کوچیک تر هست )
دانشگاه میره سال آخر هست و سال دیگه کارش رو شروع میکنه و وکیل میشه
پدرش وزیر کره هست و بخاطر همین همیشه در حاله سفر هست
مادرش فوت شده
یک عمو داره که تاجره و هتل داره توی بیشتر کشور ها هم یک هتل داره
ا/ت توی دانشگاه یک دوست داره هم اتاقی هم هستن اما دوستش ارتوپدی میخونه و ⁸ ساله دوستن
.
.
.
جیمین:
امروز برای کنسرت اومدیم لندن ⁷ روزه دیگه کنسرت شروع میشه و ما هنوز نرسیده سخت درحال تمرینیم شوکا یکم شونه هاش درد میکنه و خیلی کلافه و نگران هست چون میترسه که موقع اجرا مشکلی پیش بیاد و حق هم داره ................
ا/ت:
اوففففففففف من امروز همراه خودم سره کلاس لب تاب برده بودم و استاد تا تونست حرف بارم کرد که من جلسه قبل گفتم نیارید تو چرا آوری و از کلاس بیرونم کرد *******آخه من نبودم جلسه قبل از کجا بدونم از آسمون فرشته ها میان میگن یکی هم دهن با نکرد بگه استاد گفته نیارید اخخخخخ عصابم به هم ریخت
.
.
.
ا/ت:نگاه ساعتم کردم دیدم ¹⁰صبحه از کلاس هم که بیرون شده بودم پس تصمیم گرفتم برم یک کافه توی مرکز شهر و برای خودم لاته با کروسان بگیرم
(پرش زمانی) توی کافه جا برا نشستن نبود پس رفتم یک پارک که اون اطراف بود آهنگ مورد علاقم رو گذاشتم و ایرپادم رو توی گوشم قرار دادم همین طور که میخوردم همراه آهنگ هم میخوندم
جیمین: بلاخره تموم شد الان یک چیزه خوشمزه میخوام رفتم دره یخچاله داخه استودیو رو باز کردم دیدم دسر با مانستر هست یسسسسسسسس چیزی که عاشقشم بهتره که برم بیرون بخورم هوام عوض میشه خوب میشه اره . داشتم میرفتم که جین هیونگ منو دید بدبخت شدم دسر ماله اونه الان میاد گوشام رو می پیچونه آنقدر دوییدم که دیگه خسته شد نیومد دنبالم ******
.
.
.
شرط،،
۲۰تا لایک
۱۵تا کامنت
بگید پارا بعد رو بزارم یانه خوشتون اومد یانه
۲.۱k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.