پارت ۸
پارت ۸
ویو جیمین
×آمممم ، خب.. خب ، آه بله جین هیونگ تا یکم پیش اینجا بودن اما بعد رفتن
÷آها! میگم ، شما جینو میشناسید؟!
×آه خب بله ، راستش اون روز شنیدم اسمش رو
÷پس اسم منم یادته؟!(کیوت)
×اوو ، بله شما هوسوک هیونگ هستید ، البته شنیدم که جین هیونگ بهتون میگفت جیهوپ (تردید و سوالی)
÷آ... آره ، میتونی هوپی یا جیهوپ یا هوسوک یا هوپ صدام کنی (خجالت و تند)
×چقدر اسم دارین(خنده)
÷حیح (•‿•)
×آمممم حالا تشیف بیارین داخل ، یه چیزی براتون میارم :) {جیمین جان مگه خونست تشیف بیاره ؟ /: }
÷ب..باشه
باهم رفتیم تو ، رفت یه جا نشست و منم دوتا هات چاکلت برداشتم و بردم سر میز ، راستش از جیهوپ خوشم میومد ، کیوت بود و بامزه و در عین حال جذاب
×بفرمایید
÷ممنون جیمینی
×:)
÷و اینکه لازم نیست با من رسمی حرف بزنی ؛)
×او...اوکی
خلاصه که خوردیم و اومد تا حساب کنه
×مهمون من
÷نه نمیشه
×تعارف داریم؟ :/
÷خب پس اوکی (خنده)
×راستی میتونم شماره ات رو... داشته باشم؟؟
÷ب...برا چی؟(تعجب)
×آم همینجوری ، البته اگر دوست داری
÷او پس بزن (شماره رو گفت😑)
شماره اش رو گرفتم و شماره خودم رو هم دادم بهش و رفت ، نمیدونم چرا ولی بعد رفتنش حالم گرفت (امید همه مونه ، همه بعد رفتنش حالشون گرفته است😭😐)
خلاصه که به گفته نامجون کافه رو بستم و اومدم بیرون ، رفتم خونه
برام جای سوال بود که نامجون جین رو کجا برده؟! دارن چیکار میکنن؟ الان جواب هوسوک رو چی بدم؟! آیششش بیخیال
رفتم خونه و یه دوش گرفتم ، بعدم اومدم بیرون و نشستم به خوردن رامیون و دیدن فیلم ؛ وسطای فیلم گوشیم زنگ خورد
×بله؟
÷منم جیهوپ
×چیزی شده؟
÷آره
که یهو
ویو جیمین
×آمممم ، خب.. خب ، آه بله جین هیونگ تا یکم پیش اینجا بودن اما بعد رفتن
÷آها! میگم ، شما جینو میشناسید؟!
×آه خب بله ، راستش اون روز شنیدم اسمش رو
÷پس اسم منم یادته؟!(کیوت)
×اوو ، بله شما هوسوک هیونگ هستید ، البته شنیدم که جین هیونگ بهتون میگفت جیهوپ (تردید و سوالی)
÷آ... آره ، میتونی هوپی یا جیهوپ یا هوسوک یا هوپ صدام کنی (خجالت و تند)
×چقدر اسم دارین(خنده)
÷حیح (•‿•)
×آمممم حالا تشیف بیارین داخل ، یه چیزی براتون میارم :) {جیمین جان مگه خونست تشیف بیاره ؟ /: }
÷ب..باشه
باهم رفتیم تو ، رفت یه جا نشست و منم دوتا هات چاکلت برداشتم و بردم سر میز ، راستش از جیهوپ خوشم میومد ، کیوت بود و بامزه و در عین حال جذاب
×بفرمایید
÷ممنون جیمینی
×:)
÷و اینکه لازم نیست با من رسمی حرف بزنی ؛)
×او...اوکی
خلاصه که خوردیم و اومد تا حساب کنه
×مهمون من
÷نه نمیشه
×تعارف داریم؟ :/
÷خب پس اوکی (خنده)
×راستی میتونم شماره ات رو... داشته باشم؟؟
÷ب...برا چی؟(تعجب)
×آم همینجوری ، البته اگر دوست داری
÷او پس بزن (شماره رو گفت😑)
شماره اش رو گرفتم و شماره خودم رو هم دادم بهش و رفت ، نمیدونم چرا ولی بعد رفتنش حالم گرفت (امید همه مونه ، همه بعد رفتنش حالشون گرفته است😭😐)
خلاصه که به گفته نامجون کافه رو بستم و اومدم بیرون ، رفتم خونه
برام جای سوال بود که نامجون جین رو کجا برده؟! دارن چیکار میکنن؟ الان جواب هوسوک رو چی بدم؟! آیششش بیخیال
رفتم خونه و یه دوش گرفتم ، بعدم اومدم بیرون و نشستم به خوردن رامیون و دیدن فیلم ؛ وسطای فیلم گوشیم زنگ خورد
×بله؟
÷منم جیهوپ
×چیزی شده؟
÷آره
که یهو
۱.۰k
۲۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.