عشق ممنوع …!!)«part6»
(جونگ هواسش پیش ا/ت بود هی نگاهش میکرد خوشحال بود که آهنگش واس ا/ت لذت بخش بود )
(اجر تموم شد جونگ کوک رفت پیش ا/ت )
+چطور بود ؟!
-خیلی خیلی خوب بود واقعا انتظار نداشتم صدات واقعا قشنگ (لبخند)
+خوشحالم که اینو از یه ایدل با تجربه بیشتر میشنوم (لبخند)
-(لبخند)
+ا/ت به سوال بپرسم ؟
-اهوم؟
+چرا یهو توجه از روت برداشت شد ؟؟
(ا/ت سرش مینداز پایین )
+ببخشید نباید میپرسیدم !
-نه اشکالی ندار !واقعا منم نمیدونم شاید بخاطر این که ایدل های بهتری اومد که اهنگ هاشون واسشون جذاب تر!
(اهنگ بخش میشه )
«جونگ کوک به نگاه به استیج میکنه چند نفر داشتم میرقصیدن جونگ لبش جویده یه بار دیگه به کاری میخواست فکر کرد برگشت سمت ا/ت»
+لیدی افتخار رقص با من رو میدن (لبخند)
(ا/ت با تعجب خند کرد )
-بله حتما !
(کوک دست ا/ت گرفت برد سمت استیج ،کوک یک از دستاش رو کمر ا/ت گذاشت اون یکی دستش تو دست ا/ت قفل کرد ا/ت همه یکی از دستاش روی شونه کوک گذاشت و اون یکی جفت دست کوک شد ا/ت و کوک بهم دیگه نگاه میکرد انگار یه چیزی مثل آهن ربا نمیذاشت چشم از همه بردارن بقیه درگیر رقص هواسشون به اونا نبود کوک و ا/ت خیلی آروم میرقصیدن بعد چند مین اهنگ قط شد انگار اهنگ ربای بین کوک ا/ت همه از بین رفت از همه جداش شدن برگشت سر جاشون همینطور نشست بود که به نفر اومد سمت ا/ت)
مین هو: سلام من مین هو هستم من تاحالا شما رو اینجا ندید بودم !
-اوه بله من توی این مهمونی اکثر شرکت نمی کنم من کیم ا/ت هستم !
(مین هو دستش جلوی ا/ت دراز کرد ا/ت دستش گرفت اما مین هم اجازه نمیداد ا/ت دستش بکش و محکم دستش فشار میداد خیره به ا/ت شد بود کوک عصبی شد بود نمیدونست چرا اما عصبانی بود اون درحدی که میتونست اون پسر رو تا حد مرگ بزن کوک دست ا/ت گرفت از تو دست مین هم کشید بیرون خودش دستش جلوی مین دراز کرد )
+من جعون جونگ کوک هستم !
(مین هم دست کوک گرفت )
=بله میشناسمتون !
(کوک دست مین هو فشار داد مین هو معلوم بود دردش اومد اما چیزی نمیگفت جونگ کوک نیشخند زد آروم جوری جه فقط مین هو بشنوه گفت )
+خوب که میشناسی پس زودتر از اینحا برو گردن بجای دستت گردنت میشکونم !
(مین هو سرف کرد از اونجا رفت )
+خوبی حسم کردم دست خیلی محکم فشار داد؟!
-نه نه خوبم !
+خب وگرنه دستش میشکستم !
-هوم؟چیزی گفتی ؟
+نه نه با خودم حرف میزدم (لبخند)
(اجر تموم شد جونگ کوک رفت پیش ا/ت )
+چطور بود ؟!
-خیلی خیلی خوب بود واقعا انتظار نداشتم صدات واقعا قشنگ (لبخند)
+خوشحالم که اینو از یه ایدل با تجربه بیشتر میشنوم (لبخند)
-(لبخند)
+ا/ت به سوال بپرسم ؟
-اهوم؟
+چرا یهو توجه از روت برداشت شد ؟؟
(ا/ت سرش مینداز پایین )
+ببخشید نباید میپرسیدم !
-نه اشکالی ندار !واقعا منم نمیدونم شاید بخاطر این که ایدل های بهتری اومد که اهنگ هاشون واسشون جذاب تر!
(اهنگ بخش میشه )
«جونگ کوک به نگاه به استیج میکنه چند نفر داشتم میرقصیدن جونگ لبش جویده یه بار دیگه به کاری میخواست فکر کرد برگشت سمت ا/ت»
+لیدی افتخار رقص با من رو میدن (لبخند)
(ا/ت با تعجب خند کرد )
-بله حتما !
(کوک دست ا/ت گرفت برد سمت استیج ،کوک یک از دستاش رو کمر ا/ت گذاشت اون یکی دستش تو دست ا/ت قفل کرد ا/ت همه یکی از دستاش روی شونه کوک گذاشت و اون یکی جفت دست کوک شد ا/ت و کوک بهم دیگه نگاه میکرد انگار یه چیزی مثل آهن ربا نمیذاشت چشم از همه بردارن بقیه درگیر رقص هواسشون به اونا نبود کوک و ا/ت خیلی آروم میرقصیدن بعد چند مین اهنگ قط شد انگار اهنگ ربای بین کوک ا/ت همه از بین رفت از همه جداش شدن برگشت سر جاشون همینطور نشست بود که به نفر اومد سمت ا/ت)
مین هو: سلام من مین هو هستم من تاحالا شما رو اینجا ندید بودم !
-اوه بله من توی این مهمونی اکثر شرکت نمی کنم من کیم ا/ت هستم !
(مین هو دستش جلوی ا/ت دراز کرد ا/ت دستش گرفت اما مین هم اجازه نمیداد ا/ت دستش بکش و محکم دستش فشار میداد خیره به ا/ت شد بود کوک عصبی شد بود نمیدونست چرا اما عصبانی بود اون درحدی که میتونست اون پسر رو تا حد مرگ بزن کوک دست ا/ت گرفت از تو دست مین هم کشید بیرون خودش دستش جلوی مین دراز کرد )
+من جعون جونگ کوک هستم !
(مین هم دست کوک گرفت )
=بله میشناسمتون !
(کوک دست مین هو فشار داد مین هو معلوم بود دردش اومد اما چیزی نمیگفت جونگ کوک نیشخند زد آروم جوری جه فقط مین هو بشنوه گفت )
+خوب که میشناسی پس زودتر از اینحا برو گردن بجای دستت گردنت میشکونم !
(مین هو سرف کرد از اونجا رفت )
+خوبی حسم کردم دست خیلی محکم فشار داد؟!
-نه نه خوبم !
+خب وگرنه دستش میشکستم !
-هوم؟چیزی گفتی ؟
+نه نه با خودم حرف میزدم (لبخند)
۲۳.۵k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.