وقتی تو کنسرت می بینتت وعاشقت میشه 🫀
وقتی تو کنسرت میبینتت وعاشقت میشه 🫀
.
پارت ۱
.
ویو ات
از خواب بیدار شدم و کارای لازم رو انجام دادم صبحونه خوردم و لباس کارم رو پوشیدم و به سر کار رفتم
بله درس میگم سر کارمن ۱۸سالمه و برای اینکه خرج دوا درمون خواهرم رو بدم کارمیکنم من با خواهر مریضم زندگی میکنم مامان بابام به خاطر سرطان مردم چون پول نداشتیم درمانشون کنیم سرطان تو خانواده ما ارسی هست و باید خرج دوا درمون بدیم خوشبختانه من سرطان نگرفتم ولی خواهر کوچیکم اره من تو رستوران کار میکنم و فقیرم
امروز یه سر به گوشیم زدم نوشته بود که پس فردا فن ساین (فک کنم درست گفته باشم)و کنسرت بی تی اس آرزوم این بود که به کنسرت و فن ساین بی تی اس برم من عاشق بی تی اسم و بایسم جیمین هستیش
رفتم سر کار که یه آقایی با ماسک وارد رستوران شد
خیلی شبیه جیمین بود چون ماسک داشت نمیفهمیدم کیه پس بی خیال شدم یه چند تا غذا سفارش داد که ببرم براش بردم براش و روی میز چیدم و گفتم
ات : چیز دیگه ای میل دارید
جیمین : نه ممنون
ات در ذهنش : چقد صداش شبیه جیمینه (چه قد خری تو ات خوب جیمینه ایششش)
جیمین: آرمی هستی
ات : بله از کجا فهمیدین
جیمین : خوب پیکسل عروسک جیمین روی لباسته
ات : اها اره چون بایسمه
جیمین : میدونی پس فردا فن ساین و کنسرته تو نمیای
ات : میخوام بیام ولی پول ندارم برای خزید بلیت
جیمین : خوب من یه بلیت اضافی دارم
ات : واقعا (با شوق)
جیمین : بله
و بعد جیمین بلیط رو به ات میده و ات خیلی شوق میکنه و جیمین میگه
جیمین: من غذا رو میخوام ببرم بیرون
ات :الان براتون آماده میکنم
ویو جیمین
از اون پختره خوشم میومد
و بهش گفتم
جیمین :راستی اسمت چیه
ات :ات هستم
و.....
...ادامه دارد
درخماری به سر ببرید ✌🏻😂
شرط
لایک ۶
.
پارت ۱
.
ویو ات
از خواب بیدار شدم و کارای لازم رو انجام دادم صبحونه خوردم و لباس کارم رو پوشیدم و به سر کار رفتم
بله درس میگم سر کارمن ۱۸سالمه و برای اینکه خرج دوا درمون خواهرم رو بدم کارمیکنم من با خواهر مریضم زندگی میکنم مامان بابام به خاطر سرطان مردم چون پول نداشتیم درمانشون کنیم سرطان تو خانواده ما ارسی هست و باید خرج دوا درمون بدیم خوشبختانه من سرطان نگرفتم ولی خواهر کوچیکم اره من تو رستوران کار میکنم و فقیرم
امروز یه سر به گوشیم زدم نوشته بود که پس فردا فن ساین (فک کنم درست گفته باشم)و کنسرت بی تی اس آرزوم این بود که به کنسرت و فن ساین بی تی اس برم من عاشق بی تی اسم و بایسم جیمین هستیش
رفتم سر کار که یه آقایی با ماسک وارد رستوران شد
خیلی شبیه جیمین بود چون ماسک داشت نمیفهمیدم کیه پس بی خیال شدم یه چند تا غذا سفارش داد که ببرم براش بردم براش و روی میز چیدم و گفتم
ات : چیز دیگه ای میل دارید
جیمین : نه ممنون
ات در ذهنش : چقد صداش شبیه جیمینه (چه قد خری تو ات خوب جیمینه ایششش)
جیمین: آرمی هستی
ات : بله از کجا فهمیدین
جیمین : خوب پیکسل عروسک جیمین روی لباسته
ات : اها اره چون بایسمه
جیمین : میدونی پس فردا فن ساین و کنسرته تو نمیای
ات : میخوام بیام ولی پول ندارم برای خزید بلیت
جیمین : خوب من یه بلیت اضافی دارم
ات : واقعا (با شوق)
جیمین : بله
و بعد جیمین بلیط رو به ات میده و ات خیلی شوق میکنه و جیمین میگه
جیمین: من غذا رو میخوام ببرم بیرون
ات :الان براتون آماده میکنم
ویو جیمین
از اون پختره خوشم میومد
و بهش گفتم
جیمین :راستی اسمت چیه
ات :ات هستم
و.....
...ادامه دارد
درخماری به سر ببرید ✌🏻😂
شرط
لایک ۶
۲.۳k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.