pt 11
نیمه هایه شب بود با صدایه ناله جونگ کوک بیدار شدم عرق کرده بود و همش میگفت کوک:جیهو نه جیهو من:جونگ کوک جونگ کوک عزیزم من اینجام چشماتو باز کن چشماشو باز کرد پرید از خواب بلند شد نشست کوک:جیهو اینجا من:آره عزیزم اینجام خواب بد دیدی کوک:نباید بزارم ببرمت جیهو من:عزیزم آروم باش عشقم هی تو از چی میترسی کوک:از اینکه ببرنت نباید میاوردمت اینجا من:تا آخرشم میمونم سرشو گرفتم بردم تو بغل خودم دستمو رو کمرش مالیدم من:آروم باش عزیزم آروم من جایی نمیرم همینجا میمونم چرا یکی بهتر پیدا نمیکنی کوک:چجوری آخه تو دو هفته پیدا کنم من:بده تهیونگ اون که بلده کوک:حس میکنم داری شبیه ما میشی فکر نمیکردم اینو بگی من:فقط بخاطر تو دارم اینجوری میکنم که آسیب نبینی وگرنه کاملا مخالفم نمیخواستم اینو بگم ولی تو بیشتر میتونی موخ بزنی البته تهیونگم میتونه کوک:حسودی نمیکنی اگه موخ بزنم من:چرا حسودی میکنم ولی تحمل میکنم در مورد منم بگو که اون دختر زیر شکنجه هام مرد و بعد بگو که من اینو پیدا کردم و بهتر از اونه کوک:آفرین دختر چه فکر خوبی کردی دیگه با آرامش خوابیدم فردا صبح همون کارایی که گفتمو کردیم جونگ کوک قشنگ تیپ زد با تهیونگم هماهنگ شد و بعد رفتن تو یه کلوب منم اونور بودم داشتم میترکیدم ولی تحمل کردم کارشونو کردن دختره رو بردن بیرون منم که خواستم برم بیرون که یه مرده جلومو گرفت مست کرده بود مرده:واو چه لیدی زیبایی من:گمشو اونور بابا مرتیکه مرده:ببین بانو اگه امشب افتخار بدی که با من باشی پشیمون نمیشی دیگه من:نمیخوام گمشو داشتم میرفتم که از موهایه سرم گرفت کشید منم افتادم باسنم درد گرفت که حس کردم مرده پرت شد عقب موهامو ول کرده بود کوک:مرتیکه عوضییی به چه حقی بهش دست زدی هان بلند شدم دیدم جونگ کوکه گرفت مرده رو زد اومد منو برد یه گوشه موهامو مرتب کرد کوک:حالت خوبه کاریت نکرد من:نه خوبم موهامو کشید فقط کوک:چطور تونست بهت دست بزنه اگه جلوت نبود میکشتمش لبامو بوسید سریع رفتم تو ماشین دختره:عه توهم اومدی سراغ اینا مست بود منم خودمو زدم به مستی من:آره آره دختره:برو پایین اول من دیدمش دارو بیهوش کننده رو سریع در آوردم من:نرم چی میشه؟ جلو من لب جونگ کوک رو بوسید همون موقع دستمالو گذاشتم جلو دهن دختره بیهوش شد
۵۸.۸k
۲۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.