دانشگاه بی قانون
⛓️🔗دانشگاه بی قانون🔗⛓️
⛓️🔗 پارت ۸۱🔗⛓️
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
و رفتم سریع دست یوری رو گرفتم با خودم کشیدم بردمش تو ی کلاس خالی ( ادمین: ذهنتون داره منحرف میشه هااااا) در رو قفل کردم تکیه دادم به در یوری اومد پیشم و گفت یوری: بکش کنار میخوام برم بیرون با عصبانیت بهش نگاه کردم سریع گرفتمش چسبوندمش به در( ادمین: 🙂 دارم به ذهن کثیفت نگاه میکنم ) از فَکِش گرفتم به چشمام زل زد گفتم کوک: ببین کوچولو چه بخوای چه نخوای مال منی نه کسه دیگه ای فهمیدی؟ یوری: منم اگر نخوام توهم نمیتونی منو برای خودت کنی فهمیدی؟ کوک: ببین کوچولو کاری نکن همینجا ب.کنمت برا خودم شی تو خونه کارت دارم حالا بچرخ تا بچرخیم یوری: داری منو تحدید میکنی ؟ کوک: اوهوم😌 یوری: پس بغل بی بغل بو.س بی بو.س و... کوک: جان تو میخوای برای من ممنوع کنی من هروقت بخوام میتونم هم بغلت کنم هم بو.ست کنم فهمیدی یوری: نخیرررم نمیتونییی کوک: بو.ست میکنمااااا یوری: نههههه برو اونور کوک: نه دیگه میخوام سابت کنم یوری: بهونه جدید برای ل.ب گرفتنه؟ کوک: خودت گفتی یوری: الان داری با ابجیت لاس میزنی کوک: آبجیم چرا تو که کوچولوی منی کوچولو بدتر گوجه شد کوک:😂😂😂 دیگه کوچولو نیستی تو گوجه ای یوری: ایشششش برو گمشو بیشعول بعد خواست بره که بازوشو گرفتم برش گردوندم سمت خودم کوک: کوچولو حواستو جمع کنا چون من اگر ببینم اون پسره دوباره این کارو میکنه دیگه جلو خودمو نمیگیرم میگیرم پارش میکنم فهمیدی؟ یوری: باش و رفت منم رفتم بیرون بعد چند دقیقه زنگ خورد رفتم کلاس و رفتم کنار یوری نشستم که اگر اون فیلیکس اومد نتونه بشینه پیشش ...ادامه دارد حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
#فیک
#جونگکوک
#دانشگاه بی قانون
⛓️🔗 پارت ۸۱🔗⛓️
⛓️🖤ویو کوک🖤⛓️
و رفتم سریع دست یوری رو گرفتم با خودم کشیدم بردمش تو ی کلاس خالی ( ادمین: ذهنتون داره منحرف میشه هااااا) در رو قفل کردم تکیه دادم به در یوری اومد پیشم و گفت یوری: بکش کنار میخوام برم بیرون با عصبانیت بهش نگاه کردم سریع گرفتمش چسبوندمش به در( ادمین: 🙂 دارم به ذهن کثیفت نگاه میکنم ) از فَکِش گرفتم به چشمام زل زد گفتم کوک: ببین کوچولو چه بخوای چه نخوای مال منی نه کسه دیگه ای فهمیدی؟ یوری: منم اگر نخوام توهم نمیتونی منو برای خودت کنی فهمیدی؟ کوک: ببین کوچولو کاری نکن همینجا ب.کنمت برا خودم شی تو خونه کارت دارم حالا بچرخ تا بچرخیم یوری: داری منو تحدید میکنی ؟ کوک: اوهوم😌 یوری: پس بغل بی بغل بو.س بی بو.س و... کوک: جان تو میخوای برای من ممنوع کنی من هروقت بخوام میتونم هم بغلت کنم هم بو.ست کنم فهمیدی یوری: نخیرررم نمیتونییی کوک: بو.ست میکنمااااا یوری: نههههه برو اونور کوک: نه دیگه میخوام سابت کنم یوری: بهونه جدید برای ل.ب گرفتنه؟ کوک: خودت گفتی یوری: الان داری با ابجیت لاس میزنی کوک: آبجیم چرا تو که کوچولوی منی کوچولو بدتر گوجه شد کوک:😂😂😂 دیگه کوچولو نیستی تو گوجه ای یوری: ایشششش برو گمشو بیشعول بعد خواست بره که بازوشو گرفتم برش گردوندم سمت خودم کوک: کوچولو حواستو جمع کنا چون من اگر ببینم اون پسره دوباره این کارو میکنه دیگه جلو خودمو نمیگیرم میگیرم پارش میکنم فهمیدی؟ یوری: باش و رفت منم رفتم بیرون بعد چند دقیقه زنگ خورد رفتم کلاس و رفتم کنار یوری نشستم که اگر اون فیلیکس اومد نتونه بشینه پیشش ...ادامه دارد حمایت فراموش نشه 😶🌫️⛓️
#فیک
#جونگکوک
#دانشگاه بی قانون
۲۴.۴k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.