راستش همه میگفتند عادت میکنی...
راستش همه میگفتند عادت میکنی...
حتی خودتم گفتی اولش سخته...
اینجا هم اشتباه کردم حرفت رو باور کردم...
مثل اون روزی که گفتی دوستم داری...
مثل روزی که گفتی میمونی...
روزی که گفتی نمیری...
مثل همه حرفای دیگه...
روزبه روز سخت تر میشه...
الان 107 شب میشه که من هر شب ته دلم آرزو میکنم فردا رو نبینم...
107 روز بغض، اشک، دربه دری...
دیگه اونقدر گریه کردم که صدای همه دراومده...
دیگه مدتهاست سلفی نمیگیرم...
اون پلکهای ورم کرده رو چه به عکس...
همه میگفتند عادت میکنی...
اما نکردم...
من هنوزم گریه هام تمومی نداره...
هنوزم دلتنگی چنگ میندازه تو قلبم...
دلم میخواد فراموشی بگیرم...
بعد سوار یه وانت بشم و از این شهر پر از خاطره فرار میکردم...
حتی خودتم گفتی اولش سخته...
اینجا هم اشتباه کردم حرفت رو باور کردم...
مثل اون روزی که گفتی دوستم داری...
مثل روزی که گفتی میمونی...
روزی که گفتی نمیری...
مثل همه حرفای دیگه...
روزبه روز سخت تر میشه...
الان 107 شب میشه که من هر شب ته دلم آرزو میکنم فردا رو نبینم...
107 روز بغض، اشک، دربه دری...
دیگه اونقدر گریه کردم که صدای همه دراومده...
دیگه مدتهاست سلفی نمیگیرم...
اون پلکهای ورم کرده رو چه به عکس...
همه میگفتند عادت میکنی...
اما نکردم...
من هنوزم گریه هام تمومی نداره...
هنوزم دلتنگی چنگ میندازه تو قلبم...
دلم میخواد فراموشی بگیرم...
بعد سوار یه وانت بشم و از این شهر پر از خاطره فرار میکردم...
۷.۹k
۱۴ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.