Tell me WHY
Tell me WHY
چیه فکر کردی پارته؟
خب لازم دونستم چه توضیحاتی راجب این فیک بهتون بدم البته اولش میخاستم نگما
گفتیم که خانواده جانگ می سرایدار عمارت کیم هستن
تهیونگ و جین و نامجون برادرن و پدرشون رو از دست دادن و با مادر و پدربزرگ پولدارشون زندگی میکنن و شرکت دارن
جانگ می هم مادرشو از دست داده و با مادرناتنی و خواهر ناتنی و پدر و برادرش زندگی میکنه
تهیونگ و جانگ می از بچگی شون به هم علاقه مند بودن و باهم تو رابطه بودن و جانگ می از ته حامله میشه(میدونم یچی دیگه گفتم ولی اینو حساب کنین)
از اون طرف چند روز بعد حالا به دلایلی که مهم نیست تهیونگ و نامجون با پسر عموی پدرشون ینی یوهان دعوا میکنن و نامجون میزنه توی سر یوهان و اونا فکر میکنن مرده و میندازنش تو آب از قضا یکی از افراد بابای یوهان اونو میبینه و نجاتش میده و میفرستنش خارج تا درمان بشه چون تو کما رفته از اینجا به بعد عموی پدرشون باهاشون بد میشه حالا اتفاق مهم اون وسط اینه که مادر ناتنی جانگ می این اتفاق رو میبینه و به تهیونگ میگه اگه میخوای به کسی نگم باید با دخترم ازدواج کنی
و اونجوری میشه که تهیونگ با بورام یا دایون که اسمشو بگین(خواهر ناتنی جانگ می)ازدواج میکنه و مجبور میشه که جانگ می رو ترک کنه
در همین حین جین از خارج برمیگرده
و.....
چیه فکر کردی پارته؟
خب لازم دونستم چه توضیحاتی راجب این فیک بهتون بدم البته اولش میخاستم نگما
گفتیم که خانواده جانگ می سرایدار عمارت کیم هستن
تهیونگ و جین و نامجون برادرن و پدرشون رو از دست دادن و با مادر و پدربزرگ پولدارشون زندگی میکنن و شرکت دارن
جانگ می هم مادرشو از دست داده و با مادرناتنی و خواهر ناتنی و پدر و برادرش زندگی میکنه
تهیونگ و جانگ می از بچگی شون به هم علاقه مند بودن و باهم تو رابطه بودن و جانگ می از ته حامله میشه(میدونم یچی دیگه گفتم ولی اینو حساب کنین)
از اون طرف چند روز بعد حالا به دلایلی که مهم نیست تهیونگ و نامجون با پسر عموی پدرشون ینی یوهان دعوا میکنن و نامجون میزنه توی سر یوهان و اونا فکر میکنن مرده و میندازنش تو آب از قضا یکی از افراد بابای یوهان اونو میبینه و نجاتش میده و میفرستنش خارج تا درمان بشه چون تو کما رفته از اینجا به بعد عموی پدرشون باهاشون بد میشه حالا اتفاق مهم اون وسط اینه که مادر ناتنی جانگ می این اتفاق رو میبینه و به تهیونگ میگه اگه میخوای به کسی نگم باید با دخترم ازدواج کنی
و اونجوری میشه که تهیونگ با بورام یا دایون که اسمشو بگین(خواهر ناتنی جانگ می)ازدواج میکنه و مجبور میشه که جانگ می رو ترک کنه
در همین حین جین از خارج برمیگرده
و.....
۳.۲k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.