"part4"

خم شدم که کفش اسپرت سفیدمامو بپوشم که
جونگ کوک:این چه وضعشه؟اینطوری میخای بیای پیش پسرا
ا/ت:اوهوم،چیه مگه
جونگ کوک:میخاستی چی باشه دیگه کامل لختی
ا/ت:به من چه
صدای زنگ در اومد پسرا رسیدن به همین بهانه هم
اینو گفتمو از اتاق رفتم بیرون صدای دویدن جونگ کوک و خوردنش به وسایلو شنیدمو خنده ام گرفت میخاست سریع بهم برسی ولی تا درو باز کرد
ا/ت: آنیونگگگگگ بی تی اسسس
پسرا:آنیوووووونگ ا/ت
جونگ کوکم سعی کرد ضایع نکنه دستشو از پشت برد تو موهاش:عااااااح انیونگ.
منم با عجله از پله ها رفتم پایین
ا/ت:خوش اومدین خوش اومدین
جیمین:تیپ کردی
جین: هندسام شدی
جیهوپ:اوهوم همینطوره
جیمین:منم موافقم
نامجون:عرق کرده بود سعی میکرد زیاد نگام نکنه
ا/ت:نامجون؟!
نامجون:انگشت شصتشو بالا اورد،همینطوره...خوب شدی
تهیونگ:ولی... بنظرم...
شوگا:خیلی لختیه
تهیونگ:یونگی
شوگا:چیه خب همینو میخواستی بگی
تهیونگ یه هوفی کشید
شوگا و تهیونگ:ولی خوب شدی
به اینکه هماهنگ گفتن خندیدم
ا/ت: کوماعووووووو(یه کلمه ی کره ایه یعنی ممنونم)
لبخندی زدن جونگ کوکم اومده بودو پیشم نشسته بود :عااااح چاگیا؟ اروم دم گوشم گفت...



فعلا کااااااات😁


لایک،کامنت،فالو؟؟؟(:💜🖇