پارت ۷۳
پارت ۷۳
ات : چان سو این اتاق یادتههههه تو خودتتتت تجاوز گرییییی بعد از مدرسه به بهانه تکلیف منو اوردی اینجاااا می خواستی بهم تجاوز کنی ( باداد )
چان سو : اتتتت اونا گذشتن من دیگه اون نیستم
ات : ارهههه خیلی معلومه منو از بیمارستان دزدیدی اوردی این قبرستون
ات : اهو راستی سهون گجاس اخرین باری که دیدم بهمیدم دوس دخترته
جان سو : اون همش نقشه بودددد
چان سو فیلم رو نشون داد
ات ویو
وقتیواون فیلم رو دیدم انگار یک سطل اب داغ ریختن رو سرم اون جیمین بود
چان سو : حالا راضی شدیی
ات : نه اون جیمینمممم نیس اون همچین کاری نمی کنه
چان سو : چرا می کنه چون کارش مافیاس
چان سو در رو باز کرد و می خواست بره بیرون که
چان سو : پس همیجا بمون و بگو جیمین همچین کاری نمی کنه وقتی عقلت سرجاش بیاد اون وقت حرف می زنیم
رفت بیرون
ات نشست زمین گریه کرد
ات : نه این امکان ندارههه اون جیمین نیس
۲ روز گذشت خدمتکارا بع ات غذا می دادن
چان سو رفت پیش ات
ات : چی می خوای از جونممم چرا ولم نمی کنی
چان سو : می بینم بعد این چند روز باز هم ادم نشدی
ات : نه نشدممم راحتم بزار
چان سو : بیا پایین
ات : چرا
چان سو : چقدر می خوای این اتاق بمونی بیا پایین یکم بشینیم
ات : نمی خوام باهات بشینم یا حرف بزنم
چان سو : بیا دا
ات و چان سو رفتن پایین نشستن رو کانامه
چان سو : نظرت ........
( می خواست حرف بزنه که یهو شیشه حال شکست )
پارت ۷۳
جیمین و افرادش بود
چان سو : دختره رو ببرین
ات : ولم کنیدد
ات رو بردن عقب
و چند نفر با چان سو رفت حیاط باهاش درگیر شدن
چان سو : چی می خوای
جیمین به کنار چان سو زد ( با تنفگ
جیمین : ات کجاس
چان سو : ات ؟
چان سو : از دستت فرار کرده امده پیش من
جیمین : دروغ نگو لعنتی
چان سو : ات ازت بدش میاد ازت متنفره چه طور تونستی با چند نفر تجاوز کنی
جیمین : چی میگی تو
چان سو : خفه شو
جیمین : خیلی روت باز شدههه زن من می دوزی حالا هم میگی خفه شو چه بامزه
چان سو : زنت رونزدیدم از دست تو فرار کرده
شروع کردن به تیر اندازی
جیمین و افرادش رفت تو
جیمین : ات کجاییی
ات : جیمین
جیمین : ات
چان سو امد
چان سو : جیمین ات دیگه تو رو دوس نداره
چان سو رفت پیش ات
چان : مگه نه عزیزم
جیمین : ات این چی میگه
چان سو : ات می خوای دوباره اون فیلم رو نشون بدم
ات ؛ جبمین من......
سولییییییی
ات : چان سو این اتاق یادتههههه تو خودتتتت تجاوز گرییییی بعد از مدرسه به بهانه تکلیف منو اوردی اینجاااا می خواستی بهم تجاوز کنی ( باداد )
چان سو : اتتتت اونا گذشتن من دیگه اون نیستم
ات : ارهههه خیلی معلومه منو از بیمارستان دزدیدی اوردی این قبرستون
ات : اهو راستی سهون گجاس اخرین باری که دیدم بهمیدم دوس دخترته
جان سو : اون همش نقشه بودددد
چان سو فیلم رو نشون داد
ات ویو
وقتیواون فیلم رو دیدم انگار یک سطل اب داغ ریختن رو سرم اون جیمین بود
چان سو : حالا راضی شدیی
ات : نه اون جیمینمممم نیس اون همچین کاری نمی کنه
چان سو : چرا می کنه چون کارش مافیاس
چان سو در رو باز کرد و می خواست بره بیرون که
چان سو : پس همیجا بمون و بگو جیمین همچین کاری نمی کنه وقتی عقلت سرجاش بیاد اون وقت حرف می زنیم
رفت بیرون
ات نشست زمین گریه کرد
ات : نه این امکان ندارههه اون جیمین نیس
۲ روز گذشت خدمتکارا بع ات غذا می دادن
چان سو رفت پیش ات
ات : چی می خوای از جونممم چرا ولم نمی کنی
چان سو : می بینم بعد این چند روز باز هم ادم نشدی
ات : نه نشدممم راحتم بزار
چان سو : بیا پایین
ات : چرا
چان سو : چقدر می خوای این اتاق بمونی بیا پایین یکم بشینیم
ات : نمی خوام باهات بشینم یا حرف بزنم
چان سو : بیا دا
ات و چان سو رفتن پایین نشستن رو کانامه
چان سو : نظرت ........
( می خواست حرف بزنه که یهو شیشه حال شکست )
پارت ۷۳
جیمین و افرادش بود
چان سو : دختره رو ببرین
ات : ولم کنیدد
ات رو بردن عقب
و چند نفر با چان سو رفت حیاط باهاش درگیر شدن
چان سو : چی می خوای
جیمین به کنار چان سو زد ( با تنفگ
جیمین : ات کجاس
چان سو : ات ؟
چان سو : از دستت فرار کرده امده پیش من
جیمین : دروغ نگو لعنتی
چان سو : ات ازت بدش میاد ازت متنفره چه طور تونستی با چند نفر تجاوز کنی
جیمین : چی میگی تو
چان سو : خفه شو
جیمین : خیلی روت باز شدههه زن من می دوزی حالا هم میگی خفه شو چه بامزه
چان سو : زنت رونزدیدم از دست تو فرار کرده
شروع کردن به تیر اندازی
جیمین و افرادش رفت تو
جیمین : ات کجاییی
ات : جیمین
جیمین : ات
چان سو امد
چان سو : جیمین ات دیگه تو رو دوس نداره
چان سو رفت پیش ات
چان : مگه نه عزیزم
جیمین : ات این چی میگه
چان سو : ات می خوای دوباره اون فیلم رو نشون بدم
ات ؛ جبمین من......
سولییییییی
۱۹.۳k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.