پارت ۵
جیمین اون برگه رو به دایون داد....
+چ چی این یک فرم برای عمل جراحیه؟
_مال تو عه خانم پارک دایون (لبخند)
و لیوان نوشیدنیش رو پر کرد....
٫پسرممم(گریه)
جیمین دایون رو در آغوش گرفت و متوجه شد که شونه هاش با اشک های دایون خیس میشن
+ج جیمین شی ازت ممنونم
هفته ی بعد:
امروز روز عمل بود و مادربزرگ و جیمین خیلی استرس داشتن....
جیمین دایون رو تا اتاق عمل همراهی میکرد
+جیمینا من از سرم و آمپول میترسم
_نترس موچی،بیا به بعدش فکر کنیم
+هوم جیمینا(با ترس)
پرستار: از اینجا به بعد ورود ممنوعه
_بله
_دایوناا دوستت دارم(بغض)
+منم جیمینا
+چ چی این یک فرم برای عمل جراحیه؟
_مال تو عه خانم پارک دایون (لبخند)
و لیوان نوشیدنیش رو پر کرد....
٫پسرممم(گریه)
جیمین دایون رو در آغوش گرفت و متوجه شد که شونه هاش با اشک های دایون خیس میشن
+ج جیمین شی ازت ممنونم
هفته ی بعد:
امروز روز عمل بود و مادربزرگ و جیمین خیلی استرس داشتن....
جیمین دایون رو تا اتاق عمل همراهی میکرد
+جیمینا من از سرم و آمپول میترسم
_نترس موچی،بیا به بعدش فکر کنیم
+هوم جیمینا(با ترس)
پرستار: از اینجا به بعد ورود ممنوعه
_بله
_دایوناا دوستت دارم(بغض)
+منم جیمینا
۴.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.