Part13

سانا:رو دادم پرو شد بزار لنا بره دارم برات(تو ذهنش)
چاگیا داری خجالتم میدی زشته جلوی لنا شی(خجالت زده به لنا نگاه کرد)
&لنا از خشم شدید با بغض اونجا رو ترک کرد سانا که دور شدن لنا رو دید سریع گوش نامجون رو کشید که نامجون با درد اخماش تو هم رفت
سانا:که ساختنشو دوس داری خیلی دوس دارم از پدرت بپرسم چقدر موقع ساختنت با مامانت لاس زده که اینقدر پرویی
نامجون:آخ آخ ...باشه باشه....آخ فقط داشتم نقش بازی میکردم بازی  رو هم تو شروع کردی اونی که باید جواب پس بده تویی ...آییی(درد)
سانا:با حرفش گوشش رو ول کردم
الان باید چی کار کنیم نام
اوضاع خراب تر از این نمیشد
نامجون:میدونم میدونم ولی امید وارم بچه از من نباشه!
بعد از چند دقیقه دادگاه شروع شد
جئون قاضی:تصمیم نهایی رو اعلام میکنم
همه به احترم بلند شدن
باتوجه به قانون ۱۶۰ خانواده
و با مدارکی که به دادگاه ادويه داده شدا و توجه به تصمیمات نهایی همکاران و من
اگر بچه از آقای کیم نامجون بود هزانت بچه به ایشون داده خواهد شد و در صورت تمایل آقای کیم مادر فرزند لنا بایان می‌تواند فرزند رو ببیند و همچنین
خانم لنا بایان پزشک قانونی مراجعه کرده و کار های خواسته شده رو انجام داده و به دادگاه ارائه دهید
همچنین برگه آزمایش دی ان ای باید تا فردا به دادگاه داده شود و زمان برگذاری دوباره جلسه سه روز بعد میباشد(کوک چکش رو ۳ بار روی میز کوبید)
نامجون: نفس آسوده ای کشیدم از داد گاه زدیم بیرون و منتظر کوک موندیم
کوک:هیونگ
نامجون:کوک
&همو بغل کردن!