رمان اتفاقی دیدمت
سلام من چوی یوری هستم و ¹⁶ سالمه، از خواب بلند شدم و کارهای مربوطه رو انجام دادم و یونیفرم رو پوشیدم و یکوچولو میکاب کردم و کیفمو برداشتم و رفتم پایین و سوار ماشین شدم و رفتم (¹⁵مین بعد) پیاده شدم و به سمت دفتر مدیر رفتم و درو زدم....یوری : سلام
مدیر : سلام بفرمایید
یوری : من چوی یوری هستم کلاس من کجاس؟!
مدیر : اووو صبر کنید اتاق ² طبقه ی ³
یوری : ممنون ،از دفتر زدم بیرون و رفتم در کلاس رو زدم...
معلم : سلام بلع؟
یوری : سلام من دانش آموز جدیدم
معلم : اووو بفرمایید داخل...
یوری : وارد کلاس شدم و رفتم و وایستادن که همه بهم نگاه میکردن برای لحظاتی سکوتی بین همه حکومت کرد...ولی من سکوت رو شکستم...سلام من چوی یوری هستم و ¹⁶ سالمه و همکلاسی جدید شما هستم امیدوارم دوست های خوبی برای هم باشیم....بعد از معرفی همه ی چیزی میگفتن که معلم گفت...
معلم : خوشیختیم یوری
یوری : اووو ممنون
معلم : خب تو بشین کنار لیا
یوری : چشم از بین بچه ها رد شدم که یکی با دوستش حرف میزد که صداش به گوشم خورد....
فلیکس : دختره چه خوشگله حاج...
یوری : لبخند زدم و از کنارش رد شدم و کنار اون دختره نشستم که بالاخره کلاس تموم شد و خوشبختانه بقیه ی معلم ها نیومده بودن پس گفتن برید ورزش ..... رفتم و تو حیاط نشستم که همه دور و برم جمع شدن...
سونیا : واییی چه گوگولی هستی
یوری : مرسی
ریسا : وایی به منم نگا کرد(ذوق)
یوری نظرتون چیه والیبال بازی کنیم
یونجون : خوبه (پوزخند)
.......
چون پارت اول شرط داره شرط ⁵ تا لایک🫂❤️
مدیر : سلام بفرمایید
یوری : من چوی یوری هستم کلاس من کجاس؟!
مدیر : اووو صبر کنید اتاق ² طبقه ی ³
یوری : ممنون ،از دفتر زدم بیرون و رفتم در کلاس رو زدم...
معلم : سلام بلع؟
یوری : سلام من دانش آموز جدیدم
معلم : اووو بفرمایید داخل...
یوری : وارد کلاس شدم و رفتم و وایستادن که همه بهم نگاه میکردن برای لحظاتی سکوتی بین همه حکومت کرد...ولی من سکوت رو شکستم...سلام من چوی یوری هستم و ¹⁶ سالمه و همکلاسی جدید شما هستم امیدوارم دوست های خوبی برای هم باشیم....بعد از معرفی همه ی چیزی میگفتن که معلم گفت...
معلم : خوشیختیم یوری
یوری : اووو ممنون
معلم : خب تو بشین کنار لیا
یوری : چشم از بین بچه ها رد شدم که یکی با دوستش حرف میزد که صداش به گوشم خورد....
فلیکس : دختره چه خوشگله حاج...
یوری : لبخند زدم و از کنارش رد شدم و کنار اون دختره نشستم که بالاخره کلاس تموم شد و خوشبختانه بقیه ی معلم ها نیومده بودن پس گفتن برید ورزش ..... رفتم و تو حیاط نشستم که همه دور و برم جمع شدن...
سونیا : واییی چه گوگولی هستی
یوری : مرسی
ریسا : وایی به منم نگا کرد(ذوق)
یوری نظرتون چیه والیبال بازی کنیم
یونجون : خوبه (پوزخند)
.......
چون پارت اول شرط داره شرط ⁵ تا لایک🫂❤️
۳.۸k
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.