پارت ۹
پارت ۹
غذا مون رو خوردیم من ظرف رو جمع کردم شستم رفتم کنار جیهوپ نشستم سرم رو گذاشتم روی شونش کم کم خوابم برد
از زبان جیهوپ
دیدم نایون روی شونم خوابش برده بغلش کردم بردمش روی تختش خودم هم رفتم بغلش خوابیدم
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم ساعت ۵ ظهر بود دیدم بغل جیهوپ خوابیدم
نایون : بیدار شو
جیهوپ : باشه الان
جیهوپ نگاه به ساعت کرد گفت : وای دیرم شده بلند شد رفت سمت در
نایون : کجا میری ؟
جیهوپ : با دوستم میخوایم بریم بیرون
پریدم بغلش و بوسش گرفتم
نایون : خدافظ
جیهوپ : خدافظ
چند دقیقه بعد از رفتن جیهوپ حوصلم سر رفت برای همین یه هودی پوشیدم رفتم سوپر مارکت
یه ابجو برداشتم و رفتم روی صندلی نشستم
و شروع به خوردنش کردم
دیدم تموم شده برای همین رفتم حساب کنم رفتم بیرون توی پارک سوار تاپ شدم
غذا مون رو خوردیم من ظرف رو جمع کردم شستم رفتم کنار جیهوپ نشستم سرم رو گذاشتم روی شونش کم کم خوابم برد
از زبان جیهوپ
دیدم نایون روی شونم خوابش برده بغلش کردم بردمش روی تختش خودم هم رفتم بغلش خوابیدم
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم ساعت ۵ ظهر بود دیدم بغل جیهوپ خوابیدم
نایون : بیدار شو
جیهوپ : باشه الان
جیهوپ نگاه به ساعت کرد گفت : وای دیرم شده بلند شد رفت سمت در
نایون : کجا میری ؟
جیهوپ : با دوستم میخوایم بریم بیرون
پریدم بغلش و بوسش گرفتم
نایون : خدافظ
جیهوپ : خدافظ
چند دقیقه بعد از رفتن جیهوپ حوصلم سر رفت برای همین یه هودی پوشیدم رفتم سوپر مارکت
یه ابجو برداشتم و رفتم روی صندلی نشستم
و شروع به خوردنش کردم
دیدم تموم شده برای همین رفتم حساب کنم رفتم بیرون توی پارک سوار تاپ شدم
۱۱.۱k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.