فیک عشق الکی پارت۲
ویو ات
امروز از خواب بیدار شدم لباسمو پوشیدم تا برم شرکت جئون.تو راه آشیئو ازم پرسید:خانم برای این ملاقات هیجان ندارید؟چون این شراکت اولتونه.گفتم:نه زیاد هیجان ندارم.بیشتر برام عجیبه که چرا یکهو جئون جونگ کوک می خواد باهام هم کاری کنه.رسیدیم رفتم توی اتاق جونگ کوک.وای جونگ کوک اینه؟چقدر خوشگله.فک کنم عاشقش شدم.برگه ها رو گذاشت جلوم امضا کردم.
ویو کوک
یا خدا ات چقدر خوشگله!من عاشقش شدم.همین اول که دیدمش عاشقش شدم.نه اون باید دوست دختر من باشه.آهان یه فکری به سرم زد.اینجوری میشه مال من
لایک=پارت بعد
امروز از خواب بیدار شدم لباسمو پوشیدم تا برم شرکت جئون.تو راه آشیئو ازم پرسید:خانم برای این ملاقات هیجان ندارید؟چون این شراکت اولتونه.گفتم:نه زیاد هیجان ندارم.بیشتر برام عجیبه که چرا یکهو جئون جونگ کوک می خواد باهام هم کاری کنه.رسیدیم رفتم توی اتاق جونگ کوک.وای جونگ کوک اینه؟چقدر خوشگله.فک کنم عاشقش شدم.برگه ها رو گذاشت جلوم امضا کردم.
ویو کوک
یا خدا ات چقدر خوشگله!من عاشقش شدم.همین اول که دیدمش عاشقش شدم.نه اون باید دوست دختر من باشه.آهان یه فکری به سرم زد.اینجوری میشه مال من
لایک=پارت بعد
۵.۴k
۲۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.