فیک طلسم شده قسمت ۴۶
جسیکا حتی کفش های خودش و یکی دیگه رو هم دید یهو دید اون خواهره دوقلو اشه
که دست عمه اش عه نشسته بود و گریه میکرد
وبزرگ شدن شون رو دید که دعوا میشه بین مادرشون و خاله اشون که خاله گوتل یکی از بچه هارو میخاد اما هانول نمیخاد بچه رو بده
و گیس گیس کشی میشه و قهر میکنن اما خاله گوتل نفرین میکنه که ایشالله بچه هات ازهم جدا باشن و از ندیدن هم یکشون دق کنه و بمیره که هانول داد میزنه نهههههه
و بچه رو که اسمش جسی بود رو میدزده موقعی که همه خواب بودن
جسیکا با داد و بیداد گفت برو جلو تر یهو مرگ خودشو دید
جسیکا ترسید گریه میکرد چیییی من میمیرم نهههههه آخه چجوری
صحنه رفت روی جون کوک که بهت خیانت میکنه و هم خوابه خاله گوتل ات میشه البته مقصره اصلی خاله ات هستش
جسیکا گفت من نمیخوام بمیرم با بغض
آینه گفت تو نمیمیری بلکه به خواب عمیقی میری و اگه جون کوک باهوش باشه میدونه باید چکار کنه
جسیکا گفت میخوام برم بیرون پرتاب شد روی مبل
که دست عمه اش عه نشسته بود و گریه میکرد
وبزرگ شدن شون رو دید که دعوا میشه بین مادرشون و خاله اشون که خاله گوتل یکی از بچه هارو میخاد اما هانول نمیخاد بچه رو بده
و گیس گیس کشی میشه و قهر میکنن اما خاله گوتل نفرین میکنه که ایشالله بچه هات ازهم جدا باشن و از ندیدن هم یکشون دق کنه و بمیره که هانول داد میزنه نهههههه
و بچه رو که اسمش جسی بود رو میدزده موقعی که همه خواب بودن
جسیکا با داد و بیداد گفت برو جلو تر یهو مرگ خودشو دید
جسیکا ترسید گریه میکرد چیییی من میمیرم نهههههه آخه چجوری
صحنه رفت روی جون کوک که بهت خیانت میکنه و هم خوابه خاله گوتل ات میشه البته مقصره اصلی خاله ات هستش
جسیکا گفت من نمیخوام بمیرم با بغض
آینه گفت تو نمیمیری بلکه به خواب عمیقی میری و اگه جون کوک باهوش باشه میدونه باید چکار کنه
جسیکا گفت میخوام برم بیرون پرتاب شد روی مبل
۸.۳k
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.