پارت 15
#پرنسس_من 👸💗
#P15
=ا/ت گفت یه بیماری نادر داره و اگه بهش ضربه وارد شه میمره
+خفه شو(سرشو میگیره)
=جونگکوک...
+میگم خفه شووو امکاننن نداره(فریاد)
=جونگکوک آروم باش
+عو،،،ضی درکم میکنی؟
=ششش آروم باش
+من عاشق ا/ت شدم از همون اول(با گریه)
=جونگکوک لطفا.. (بغلش میکنه)
+ت..تهیونگ....من..ن..نمیتونم(گریه🥺)
جونگکوک از ماشین پیاده میشه و به طرف بیمارستان میدوه و به طرف اتاق دکتر میره و در رو باز میکنه و جلوی دکتر زانو میزنه
+خو..خواهش میکنم آقای دکتر لطفا نجاتش بدید
*جناب جئون..
+خاهش میکنم ا/ت تنها دلیل زندگیمه
*باشه آقای جئون سعی خودمونو تا آخرین لحظه میکنیم ولی برای سفارش دستگاه های پیشرفته به پول زیادی نیاز داریم
جونگکوک بلند میشه و اشکاشو پاک میکنه
+هرچقدر باشه پرداخت میکنم
* دو و هفصتد و پنجاه میلیون دلار
+همین الان میگم بریزن به حسابتون ولی ا/ت رو سالم پس میگیرم
*باشه
+قول؟ (با ذوق)
*قول(خنده)
دکتر تحت تاثیر عشق جونگکوک به ا/ت قرار گرفته بود و تا حالا کسی رو ندیده بود که اینقدر عاشق یه دختر باشه و دکتر تصمیم گرفت که هرجور شده عشق این پسر رو نجات بده
{ویو جونگکوک}
پول رو واریز کردم و فعلا به تهیونگ هیچی نگفتم و رفتم بازار تا وسایل تزئینی و لباس و... برا ا/ت بگیرم.. رفتم به یه فروشگاه و از هرنوع لباس دو دست گرفتم و کلی گل و شمع و ترقه و چیزای دیگه خریدم و بردم خونه
+خونه رو به قشنگ ترین و رمانتیک ترین شکل ممکن حاضر میکنید(به خدمتکارها میگه)
%چشم ارباب
یه دسته گل برداشتم و رفتم بیمارستان پیش ا/ت..در اتاقو باز کردم رفتم داخل و گل رو گذاشتم رو میزو کنار تخت ا/ت نشستم
+پرنسسم تو فقط بیدار شو..دنیا رو زیر پات میریزم باشه؟
+تو فقط اون چشمای قشنگتو باز کن من بهشت رو برات میارم
#P15
=ا/ت گفت یه بیماری نادر داره و اگه بهش ضربه وارد شه میمره
+خفه شو(سرشو میگیره)
=جونگکوک...
+میگم خفه شووو امکاننن نداره(فریاد)
=جونگکوک آروم باش
+عو،،،ضی درکم میکنی؟
=ششش آروم باش
+من عاشق ا/ت شدم از همون اول(با گریه)
=جونگکوک لطفا.. (بغلش میکنه)
+ت..تهیونگ....من..ن..نمیتونم(گریه🥺)
جونگکوک از ماشین پیاده میشه و به طرف بیمارستان میدوه و به طرف اتاق دکتر میره و در رو باز میکنه و جلوی دکتر زانو میزنه
+خو..خواهش میکنم آقای دکتر لطفا نجاتش بدید
*جناب جئون..
+خاهش میکنم ا/ت تنها دلیل زندگیمه
*باشه آقای جئون سعی خودمونو تا آخرین لحظه میکنیم ولی برای سفارش دستگاه های پیشرفته به پول زیادی نیاز داریم
جونگکوک بلند میشه و اشکاشو پاک میکنه
+هرچقدر باشه پرداخت میکنم
* دو و هفصتد و پنجاه میلیون دلار
+همین الان میگم بریزن به حسابتون ولی ا/ت رو سالم پس میگیرم
*باشه
+قول؟ (با ذوق)
*قول(خنده)
دکتر تحت تاثیر عشق جونگکوک به ا/ت قرار گرفته بود و تا حالا کسی رو ندیده بود که اینقدر عاشق یه دختر باشه و دکتر تصمیم گرفت که هرجور شده عشق این پسر رو نجات بده
{ویو جونگکوک}
پول رو واریز کردم و فعلا به تهیونگ هیچی نگفتم و رفتم بازار تا وسایل تزئینی و لباس و... برا ا/ت بگیرم.. رفتم به یه فروشگاه و از هرنوع لباس دو دست گرفتم و کلی گل و شمع و ترقه و چیزای دیگه خریدم و بردم خونه
+خونه رو به قشنگ ترین و رمانتیک ترین شکل ممکن حاضر میکنید(به خدمتکارها میگه)
%چشم ارباب
یه دسته گل برداشتم و رفتم بیمارستان پیش ا/ت..در اتاقو باز کردم رفتم داخل و گل رو گذاشتم رو میزو کنار تخت ا/ت نشستم
+پرنسسم تو فقط بیدار شو..دنیا رو زیر پات میریزم باشه؟
+تو فقط اون چشمای قشنگتو باز کن من بهشت رو برات میارم
۴.۲k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.