مافیای مدرسه. Part 6
+(دو ساعت بعد) خب دیگه وقته خدافظیه
&اهوم امیدوارم شب خوبی داشته باشی
+😊توهم همینطور خدافظ
&خدافظ 😊
+(در راه برگشتن به خونه) داشتم میرفتم که یهو ی ون مشکی پیچید جلوم و دو تا مرد هیکلی ازش پیاده شدن و اومدن به سمتم چون نقاب داشتن نشناختمشون سعی کردم فرار کنم که یهو یچیزی جلوی دهنم گرفتن و با بوی تندی که وارد ریه هام شد بیهوش شدم
√بیهوش شد بیارش داخل ون
×چشم قربان
√(رفتن به عمارت) قربان
_اوردینش
√بعله
_ببرینش بالا و ببندینش به تخت
√چشم قربان
........
ادامه دارد
&اهوم امیدوارم شب خوبی داشته باشی
+😊توهم همینطور خدافظ
&خدافظ 😊
+(در راه برگشتن به خونه) داشتم میرفتم که یهو ی ون مشکی پیچید جلوم و دو تا مرد هیکلی ازش پیاده شدن و اومدن به سمتم چون نقاب داشتن نشناختمشون سعی کردم فرار کنم که یهو یچیزی جلوی دهنم گرفتن و با بوی تندی که وارد ریه هام شد بیهوش شدم
√بیهوش شد بیارش داخل ون
×چشم قربان
√(رفتن به عمارت) قربان
_اوردینش
√بعله
_ببرینش بالا و ببندینش به تخت
√چشم قربان
........
ادامه دارد
۷.۶k
۱۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.