باذن الله...بسم الله...
باذن الله...بسم الله...
باز باد ، بوی آشنا اورد تا من از تو ، بهانه نوشتن بگیرم !
سلام ثانیه سبز !...
سلام ای جاری ترین جریان صبح در کالبد زمین !
سلام ای پایه گذار حکومت صالحان در عرصه خاک !
سلام ای متواضع ترین مرد همه تاریخ !
سلام خداوند و فرشتگان ، از عرش ، با بادهای مهاجر به تو می رسد و تو امروز در راهی قدم خواهی زد که ...
پایانش را فقط خورشید می داند و خودت و خدا !
از رد گام های تو ای مبعوث ، گلستان خواهد جوشید!
از چشم های تو ، اشراق ، پرده میگیرد !
یامحمد!....
این فصل عاشقانه که اغاز میکنی ، بوی کدام نوشته ی نانوشته ی مرا میدهد؟؟!
کلماتم عاجزند از وصف ان چه تو در ثانیه صبح میخوانی در لحظه بی خودی !
امشب نبض زمان تندتر میزند !
نور از در و دیوار سرازیر میشود و صدای خدا از زبان جبرئیل جاری ست...!
صدایی در پیراهن صخره ها می پیچد...!
إقرا...
صدا سکوت را میشکند!!
صدا ثانیه ها را متوقف می سازد!!
صدا امواج را در می نوردد !!
-خواندن نمیدانم !...
إقرا...
-چه بخوانم؟؟!
إقرا باسم ربک الذی خلق....
حجاب ها کنار میرود...
در های اسمان یکی پس از دیگری باز میشود ،...
خدا سخن میگوید و ارامشی در جان محمد (ص) شعله میکشد ...
اری!...
***هو الذی بعث فی الأمیین رسولأ منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم الکتاب و الحکمه و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین***
ای که جان پاکت زحمت درس و مشق نبرد بود و قلبت لوح محفوظ علم الهی خداوند بزرگ چقدر تو را دوست می داشت که افلاک را به خاطر تو آفرید و چه مهربان خداوندی که تو را به پیامبری بر ما برگزید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین...
عید همگی مبارک ( ^_^ )
پی نوشت :
سلام دوستان خوبم!
ان شاء الله که حالتون خوب باشه :)
ممنونم از همگی بخاطر اینکه قبول زحمت کردید و پست قبلمو خوندین ...
امیدوارم همگی سلامت و با سعادت باشید ان شاء الله
التماس دعا :)
***دلارام***
1393/3/4
باز باد ، بوی آشنا اورد تا من از تو ، بهانه نوشتن بگیرم !
سلام ثانیه سبز !...
سلام ای جاری ترین جریان صبح در کالبد زمین !
سلام ای پایه گذار حکومت صالحان در عرصه خاک !
سلام ای متواضع ترین مرد همه تاریخ !
سلام خداوند و فرشتگان ، از عرش ، با بادهای مهاجر به تو می رسد و تو امروز در راهی قدم خواهی زد که ...
پایانش را فقط خورشید می داند و خودت و خدا !
از رد گام های تو ای مبعوث ، گلستان خواهد جوشید!
از چشم های تو ، اشراق ، پرده میگیرد !
یامحمد!....
این فصل عاشقانه که اغاز میکنی ، بوی کدام نوشته ی نانوشته ی مرا میدهد؟؟!
کلماتم عاجزند از وصف ان چه تو در ثانیه صبح میخوانی در لحظه بی خودی !
امشب نبض زمان تندتر میزند !
نور از در و دیوار سرازیر میشود و صدای خدا از زبان جبرئیل جاری ست...!
صدایی در پیراهن صخره ها می پیچد...!
إقرا...
صدا سکوت را میشکند!!
صدا ثانیه ها را متوقف می سازد!!
صدا امواج را در می نوردد !!
-خواندن نمیدانم !...
إقرا...
-چه بخوانم؟؟!
إقرا باسم ربک الذی خلق....
حجاب ها کنار میرود...
در های اسمان یکی پس از دیگری باز میشود ،...
خدا سخن میگوید و ارامشی در جان محمد (ص) شعله میکشد ...
اری!...
***هو الذی بعث فی الأمیین رسولأ منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم الکتاب و الحکمه و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین***
ای که جان پاکت زحمت درس و مشق نبرد بود و قلبت لوح محفوظ علم الهی خداوند بزرگ چقدر تو را دوست می داشت که افلاک را به خاطر تو آفرید و چه مهربان خداوندی که تو را به پیامبری بر ما برگزید.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم اجمعین...
عید همگی مبارک ( ^_^ )
پی نوشت :
سلام دوستان خوبم!
ان شاء الله که حالتون خوب باشه :)
ممنونم از همگی بخاطر اینکه قبول زحمت کردید و پست قبلمو خوندین ...
امیدوارم همگی سلامت و با سعادت باشید ان شاء الله
التماس دعا :)
***دلارام***
1393/3/4
۵.۷k
۰۵ خرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.