سناریو🌚🫱🏿🫲🏻
سناریو🌚🫱🏿🫲🏻
۰
۰
۰
◇درخواستی◇
۰
۰
۰
۰
موقعیت:وقتی وسط را.بطه دیگه ما نمیتونیم(مغزت رو باید با سیانور شست💀🫱🏿🫲🏻)
۰
۰
۰
نامجون:
نامجون: اوکی بیب به تصمیمت احترام میزارم(ولی هنوز داره میکنه)
ا/ت:...[آیا احساس درد کردن من برای تو یک جوک است؟😑]
۰
۰
۰
سوکجین:
جین:(سعی میکنه کارش رو آروم تر انجام بده)
۰
۰
۰
یونگی:
ا/ت:آآآآآآآآآآآآآآآآ... یونگی... خیلی..درد..داره
یونگی: (بی تفاوت به کارش ادامه میده)
ا/ت: آآآآآآاآآآاآآآاآآآا
یونگی: (دستاشو میزاره روی دهن ا/ت و سرشو میاره کنار گوش ا/ت طوری که موقع حرف زدن لباش به لاله گوش ا/ت برخورد میکنه) باید تحمل کنی بیب(هات*بم*ددی)
۰
۰
۰
جیهوب:
هوبی:(از بفا.ک دادت ا/ت بیچاره دست میکشه و ا/تو بغل میکنه و دلشو ماساژ میده)
۰
۰
۰
۰
ممنون میشم حمایتم کنی🫂🌊🩵
۰
۰
۰
◇درخواستی◇
۰
۰
۰
۰
موقعیت:وقتی وسط را.بطه دیگه ما نمیتونیم(مغزت رو باید با سیانور شست💀🫱🏿🫲🏻)
۰
۰
۰
نامجون:
نامجون: اوکی بیب به تصمیمت احترام میزارم(ولی هنوز داره میکنه)
ا/ت:...[آیا احساس درد کردن من برای تو یک جوک است؟😑]
۰
۰
۰
سوکجین:
جین:(سعی میکنه کارش رو آروم تر انجام بده)
۰
۰
۰
یونگی:
ا/ت:آآآآآآآآآآآآآآآآ... یونگی... خیلی..درد..داره
یونگی: (بی تفاوت به کارش ادامه میده)
ا/ت: آآآآآآاآآآاآآآاآآآا
یونگی: (دستاشو میزاره روی دهن ا/ت و سرشو میاره کنار گوش ا/ت طوری که موقع حرف زدن لباش به لاله گوش ا/ت برخورد میکنه) باید تحمل کنی بیب(هات*بم*ددی)
۰
۰
۰
جیهوب:
هوبی:(از بفا.ک دادت ا/ت بیچاره دست میکشه و ا/تو بغل میکنه و دلشو ماساژ میده)
۰
۰
۰
۰
ممنون میشم حمایتم کنی🫂🌊🩵
۸.۱k
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.