سلطنت 2
سلطنت 2
___
ویو کوک
بعد از پنج مین راه رفتن توی اون کاخ
جئون منو برد جلوی یه اتاق ظاهرا صدای ناله میومد
هی وایسا این چه صدایه داری باهاش چیکار میکنی کیم اینجاست .. درسته؟
& خفه شو حتما بدنش میسوزه درو باز کنم؟ میخوای ببینیش؟
گمشو درو باز کن مگه نمیبینی حالش خوب نیس(داد
& اروم باشه درو باز میکنم فقط ببین چجوری بازیش میدم چهار روزه اب و غذا بهش ندادم
یقه یه لباسشو میگیره' عوضی اون یه ادمه چطور تونستی(داد و عصبی
& اون دستای کثیفتو بهم نزن ، ولم کن درو باز کنم
ویو کوک
عصبانی بودم باورم نمیشه هیچ چیزی نخورده _
تو همین فکرا بودم که در یهو باز شد سرمو اوردم بالا و به جسم بی جون و خونیه پسرک زل زدم ، نمیتونستم صورتشو بببنم واقعا کوفته بود لباس سفیدش خونی بود رو به جئون کردم
میکشمت عوضی دستت بهش بخوره درجا میکشمت گمشو از چشمام دور (عربده
& کولی بازیا چیه .. باشه من میرم هواست بهش باشه(رفت
خوبی؟ بدنت درد میکنه؟ گشنته؟ تشنه ای؟
براید استایل بغلش کردم و از خدمتکار برای پیدا مردن اتاقم پرسیدم ، اونو سریع بردم به اتاقم و به خدمتکار گفتم کمک های اولیه اب و غذا بیاره'
_ خ..خوبم نگران ن..باش (سرفه کردن و خمار
میتونم زخمای روی صورتت رو تمیز کنم؟ موهات کل صورتت رو گرفته
_(سرش رو به معنی تایید تکون داد
صدای در'
بیا تو(سرد و خشک
* ارباب هر چیزی که لازم داشتیت رو اوردم
ارباب این کاخ خیلی جذابه چرا باید به همچین ادمی کمک کنه .. هرجور شده میخوام زیرش باشم'
بزارم اینجا و سریع برو بیرون
* ....
___
ویو کوک
بعد از پنج مین راه رفتن توی اون کاخ
جئون منو برد جلوی یه اتاق ظاهرا صدای ناله میومد
هی وایسا این چه صدایه داری باهاش چیکار میکنی کیم اینجاست .. درسته؟
& خفه شو حتما بدنش میسوزه درو باز کنم؟ میخوای ببینیش؟
گمشو درو باز کن مگه نمیبینی حالش خوب نیس(داد
& اروم باشه درو باز میکنم فقط ببین چجوری بازیش میدم چهار روزه اب و غذا بهش ندادم
یقه یه لباسشو میگیره' عوضی اون یه ادمه چطور تونستی(داد و عصبی
& اون دستای کثیفتو بهم نزن ، ولم کن درو باز کنم
ویو کوک
عصبانی بودم باورم نمیشه هیچ چیزی نخورده _
تو همین فکرا بودم که در یهو باز شد سرمو اوردم بالا و به جسم بی جون و خونیه پسرک زل زدم ، نمیتونستم صورتشو بببنم واقعا کوفته بود لباس سفیدش خونی بود رو به جئون کردم
میکشمت عوضی دستت بهش بخوره درجا میکشمت گمشو از چشمام دور (عربده
& کولی بازیا چیه .. باشه من میرم هواست بهش باشه(رفت
خوبی؟ بدنت درد میکنه؟ گشنته؟ تشنه ای؟
براید استایل بغلش کردم و از خدمتکار برای پیدا مردن اتاقم پرسیدم ، اونو سریع بردم به اتاقم و به خدمتکار گفتم کمک های اولیه اب و غذا بیاره'
_ خ..خوبم نگران ن..باش (سرفه کردن و خمار
میتونم زخمای روی صورتت رو تمیز کنم؟ موهات کل صورتت رو گرفته
_(سرش رو به معنی تایید تکون داد
صدای در'
بیا تو(سرد و خشک
* ارباب هر چیزی که لازم داشتیت رو اوردم
ارباب این کاخ خیلی جذابه چرا باید به همچین ادمی کمک کنه .. هرجور شده میخوام زیرش باشم'
بزارم اینجا و سریع برو بیرون
* ....
۴.۹k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.