اینگونه دلبرانه باکه سخن به شعر
اینگونه دلبرانه باکه سخن به شعر
میگویی ای خاتون تمام دلنوشتهای خیس من ای هزاردستان خوش صدا
تا نمردم بمن بگو باکه اینگونه طنازی
میکنی که تمام حواس شعرهای مرا پراکنده میکنی...مرا همین درد فراق تو
بس باشدکه عنقریب به فاتحه ای یادم
کنند....اینهمه تعجیل برای رفتنم چرا میکنی...مه جبین ،سیمین بر و گل پیکر من روی تو نادیدنو باتو سخن ناگفتنم ،فتنه ها انداخت بر جان وتنم
بلبلی بودم خوش اواز شور اهنگم گل روی تو بود...
هر نوای سازمن دلبسته مهرتو بود
چرا صدایم نمیکنی تابرایت بگویم شرح حال این فراق ،اگرازانچه برمن گذشت باخبرمیشدی امروز دراغوش تو جایم بود نه اینچنین در انزوا دلم پراز درد است وتو نمیدانی }اگر میروم این اعتراض من است وگرنه به هرکجای جهان که روم تودر قلب و روح منی زیباترین ایت خدا....
چقدرمیخواهمت
قراربیقراریهایم
میگویی ای خاتون تمام دلنوشتهای خیس من ای هزاردستان خوش صدا
تا نمردم بمن بگو باکه اینگونه طنازی
میکنی که تمام حواس شعرهای مرا پراکنده میکنی...مرا همین درد فراق تو
بس باشدکه عنقریب به فاتحه ای یادم
کنند....اینهمه تعجیل برای رفتنم چرا میکنی...مه جبین ،سیمین بر و گل پیکر من روی تو نادیدنو باتو سخن ناگفتنم ،فتنه ها انداخت بر جان وتنم
بلبلی بودم خوش اواز شور اهنگم گل روی تو بود...
هر نوای سازمن دلبسته مهرتو بود
چرا صدایم نمیکنی تابرایت بگویم شرح حال این فراق ،اگرازانچه برمن گذشت باخبرمیشدی امروز دراغوش تو جایم بود نه اینچنین در انزوا دلم پراز درد است وتو نمیدانی }اگر میروم این اعتراض من است وگرنه به هرکجای جهان که روم تودر قلب و روح منی زیباترین ایت خدا....
چقدرمیخواهمت
قراربیقراریهایم
۱.۵k
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.