پارت یک زوهاکوتن =هنتای
از زبون آت:
روی مبل نشسته بودم ساعت ۲ شب بود گوشیم زنگ خورده بود زوهاکوتن بود باخودم گفتم اخه این وقته شب چیکار داره گوشی برداشتم گفت که داره میاد خونه ی من منم باتعجب گفتم:اخه این وقته شب گفت اره منم گفتم باشه
۵ دقیقه صبر کردم دیدم دم دره درو باز کردم امد داخل و سلام کرد منم سلام کردم و گفتم چرا اومدی اینجا گفت چون دلم میخواد پیشه دوست دوخترم باشم منم گفتم باشه بعد ۱ یاعت رفتم که رو تخت دراز بکشم که دیدم زوهاکوتن اومد روم و شروع کرد به بوسیدنم با زبونش کل گردنمو لیس زد و........
بقیه باشه برا پارت ۲
روی مبل نشسته بودم ساعت ۲ شب بود گوشیم زنگ خورده بود زوهاکوتن بود باخودم گفتم اخه این وقته شب چیکار داره گوشی برداشتم گفت که داره میاد خونه ی من منم باتعجب گفتم:اخه این وقته شب گفت اره منم گفتم باشه
۵ دقیقه صبر کردم دیدم دم دره درو باز کردم امد داخل و سلام کرد منم سلام کردم و گفتم چرا اومدی اینجا گفت چون دلم میخواد پیشه دوست دوخترم باشم منم گفتم باشه بعد ۱ یاعت رفتم که رو تخت دراز بکشم که دیدم زوهاکوتن اومد روم و شروع کرد به بوسیدنم با زبونش کل گردنمو لیس زد و........
بقیه باشه برا پارت ۲
۵.۳k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.