☆ why did you do that ? ☆
☆ why did you do that ? ☆
سه پارتی ا.ت و تهیونگ
#درخواستی
بهش قول داده بودم نزارم کسی اذیتش کنه ولی الان دلیل اشک ریختناش خودمم. اشتباه کردم اشتباهم خیلی بزرگ بود.
فلش بک به یه روز قبل ویو ا.ت
هوففف بازم تهیونگ دیر کرد اخه من چیکار کنم مثلا قرار بود سوپرایزش کنم چند باز زنگ زدم ولی جواب نداد به خاطر همین تصمیم گرفتم کیکی که به مناسبت تولدش درست کرده بودم رو ببرم محل کارش تقریبا ساعتای ۱ شب بود که رسیدم اونجا.
رفتم دفتر منشی که دیدم اونجا نیست داشتم تو راهرو قدم میزدم که صدای بم آشنایی توجهمو جلب کرد نزدیکتر شدم امکان نداشت خودش بود در رو اروم باز کردم و با چشمای اشکی بهشون زول زدم. هیچوقت فکر نمیکیردم شاهد بوسه ی شوهرم با منشیش که روش خیمه زده باشم. هزار تا فکر بیخود تو سرم بود که صدای منشی سکوت رو شکست.
& ددی مگه نگفتی طلاق گرفتی پس این کیه؟ (عشوه
ته. (زود از & جدا میشه) ا ا.ت میتونم توضیح بدم عزیزم (هول
ا.ت . خفه شو فقط خفه شو(بغضی و شوک
ته. خوشگلم م من و واقعا نمیفهمم چیشد(متاسف
ا.ت . چی کم هق داشتم از این هرزه هق هق؟ (شوک و بغضش میشکنه
& ددی یه چیزی بهش بگو(عشوه
(ته & رو میزنه و هولش میده بیرون)
ته. ا.تم لطفا گریه نکن همه چی رو توضیح میدم اصلا اونجوری که فکر میکنی نیست قشنگم (ناراحت و بغض
ا.ت پس چیه هاااا هق ا اگه اگه هق فقط دو دقیقه دیر تر رسیده بودم هق میفهمی چی شده هق بود؟ (داد و گریه
ته. م من واقعا متاسفم ت تو که قرار نیست ترکم کنی؟ (بغض و ناراحت سعی میکنه ا.ت رو بغل کنه ولی ا.ت پسش میزنه
ا.ت . ازت متنفرم کیم هق از خودم و همه ی پسرا متنفرم هق هق همتون مثل همین ازت بدم میاد هق (دادددددد
ادامه دارد...
سه پارتی ا.ت و تهیونگ
#درخواستی
بهش قول داده بودم نزارم کسی اذیتش کنه ولی الان دلیل اشک ریختناش خودمم. اشتباه کردم اشتباهم خیلی بزرگ بود.
فلش بک به یه روز قبل ویو ا.ت
هوففف بازم تهیونگ دیر کرد اخه من چیکار کنم مثلا قرار بود سوپرایزش کنم چند باز زنگ زدم ولی جواب نداد به خاطر همین تصمیم گرفتم کیکی که به مناسبت تولدش درست کرده بودم رو ببرم محل کارش تقریبا ساعتای ۱ شب بود که رسیدم اونجا.
رفتم دفتر منشی که دیدم اونجا نیست داشتم تو راهرو قدم میزدم که صدای بم آشنایی توجهمو جلب کرد نزدیکتر شدم امکان نداشت خودش بود در رو اروم باز کردم و با چشمای اشکی بهشون زول زدم. هیچوقت فکر نمیکیردم شاهد بوسه ی شوهرم با منشیش که روش خیمه زده باشم. هزار تا فکر بیخود تو سرم بود که صدای منشی سکوت رو شکست.
& ددی مگه نگفتی طلاق گرفتی پس این کیه؟ (عشوه
ته. (زود از & جدا میشه) ا ا.ت میتونم توضیح بدم عزیزم (هول
ا.ت . خفه شو فقط خفه شو(بغضی و شوک
ته. خوشگلم م من و واقعا نمیفهمم چیشد(متاسف
ا.ت . چی کم هق داشتم از این هرزه هق هق؟ (شوک و بغضش میشکنه
& ددی یه چیزی بهش بگو(عشوه
(ته & رو میزنه و هولش میده بیرون)
ته. ا.تم لطفا گریه نکن همه چی رو توضیح میدم اصلا اونجوری که فکر میکنی نیست قشنگم (ناراحت و بغض
ا.ت پس چیه هاااا هق ا اگه اگه هق فقط دو دقیقه دیر تر رسیده بودم هق میفهمی چی شده هق بود؟ (داد و گریه
ته. م من واقعا متاسفم ت تو که قرار نیست ترکم کنی؟ (بغض و ناراحت سعی میکنه ا.ت رو بغل کنه ولی ا.ت پسش میزنه
ا.ت . ازت متنفرم کیم هق از خودم و همه ی پسرا متنفرم هق هق همتون مثل همین ازت بدم میاد هق (دادددددد
ادامه دارد...
۶.۲k
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.