فیک آیدل خون آشام من
پارت 16:
از زبان راوی:یه چند روزی گذشت و کوک و سوآ تو رابطه بودن ولی هنوز کار خاصی باهم نکردن(خودتون میدونین منظورمو😉) و سوآ از کوک خواست یه روز بهش مرخصی بده تا پیش ات باشه کوک هم قبول میکنه ولی کوک نمیدونست که سوآ میخواد بره محل کار ات یعنی پیش دشمنش...
فلش بک به رسیدن سوآ به محل کار ات:
_:چرا دیر کردی؟
٪:تو ترافیک موندم خب بزار ببینم اینجا چه شکلیه
_:اوک بیا بریم.
(جیمین میاد پیششون)
+:معرفی نمیکنی؟
_:خب جیمین این سوآ رفیقمه و سوآ این پارک جیمین هست که میکاپ آرتیستشم.
٪:خوشبختم مستر پارک
+:همچنین خانم سوآ
راوی:و خب ات همه جاهارو به سوآ نشون میده و قوانین و کار هارو بهش میگه(البته به دردش نمیخوره) و بعد 1 ساعت کوک زنگ میزنه به سوآ.
#:سلام سوآ خوبی
٪:سلام عزیزم مرسی تو خوبی
#:منم خوبم . کجایی بیب؟
٪:محل کار اتم
#:چی؟
٪:محل کارش دیگه پیش جیمینیم
#:چراا اونجایی؟(کمی داد)
٪:چته کوک چرا عصبی شدی؟
#:هیچی ولش کن من کار دارم فعلا.
٪:اوک خداف....(تلفنو قطع کرد)
٪:وا این چش بود؟
ویو کوک:درست فهمیدم جیمین الان دقیقا پیش دوست دختر منه؟جیمین یه کاری میکنن که یه جوری پشیمون بشی از این کارت که دیگه همچین گوهی نخوری.
راوی:کوک یه مدتی درحال کشیدن نقشه بود که جیمین رو از پا دربیاره ولی اگه جیمین بفهمه سوآ پیش کوک کار میکنه و دوست دخترشه چه اتفاقی میفته؟
ادامه دارد.......
لایک و کامنت یادتون نره کیوتی ها❤️🩹❤️🩹
از زبان راوی:یه چند روزی گذشت و کوک و سوآ تو رابطه بودن ولی هنوز کار خاصی باهم نکردن(خودتون میدونین منظورمو😉) و سوآ از کوک خواست یه روز بهش مرخصی بده تا پیش ات باشه کوک هم قبول میکنه ولی کوک نمیدونست که سوآ میخواد بره محل کار ات یعنی پیش دشمنش...
فلش بک به رسیدن سوآ به محل کار ات:
_:چرا دیر کردی؟
٪:تو ترافیک موندم خب بزار ببینم اینجا چه شکلیه
_:اوک بیا بریم.
(جیمین میاد پیششون)
+:معرفی نمیکنی؟
_:خب جیمین این سوآ رفیقمه و سوآ این پارک جیمین هست که میکاپ آرتیستشم.
٪:خوشبختم مستر پارک
+:همچنین خانم سوآ
راوی:و خب ات همه جاهارو به سوآ نشون میده و قوانین و کار هارو بهش میگه(البته به دردش نمیخوره) و بعد 1 ساعت کوک زنگ میزنه به سوآ.
#:سلام سوآ خوبی
٪:سلام عزیزم مرسی تو خوبی
#:منم خوبم . کجایی بیب؟
٪:محل کار اتم
#:چی؟
٪:محل کارش دیگه پیش جیمینیم
#:چراا اونجایی؟(کمی داد)
٪:چته کوک چرا عصبی شدی؟
#:هیچی ولش کن من کار دارم فعلا.
٪:اوک خداف....(تلفنو قطع کرد)
٪:وا این چش بود؟
ویو کوک:درست فهمیدم جیمین الان دقیقا پیش دوست دختر منه؟جیمین یه کاری میکنن که یه جوری پشیمون بشی از این کارت که دیگه همچین گوهی نخوری.
راوی:کوک یه مدتی درحال کشیدن نقشه بود که جیمین رو از پا دربیاره ولی اگه جیمین بفهمه سوآ پیش کوک کار میکنه و دوست دخترشه چه اتفاقی میفته؟
ادامه دارد.......
لایک و کامنت یادتون نره کیوتی ها❤️🩹❤️🩹
۴.۲k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.